وب نوشت های یک بیش فعال فرهنگی

فرهنگ دینی و شیعی مظلوم تر از همیشه، باز هم بر بلندای افق بشریت به روشنی می درخشد.

وب نوشت های یک بیش فعال فرهنگی

فرهنگ دینی و شیعی مظلوم تر از همیشه، باز هم بر بلندای افق بشریت به روشنی می درخشد.

وب نوشت های یک بیش فعال فرهنگی
پیام های کوتاه
  • ۲ شهریور ۹۵ , ۱۰:۲۱
    سلام
  • ۱ شهریور ۹۵ , ۱۱:۵۳
    سلام
آخرین نظرات
پیوندها

۱۸۹ مطلب در شهریور ۱۳۹۴ ثبت شده است

پنجشنبه, ۲۶ شهریور ۱۳۹۴، ۰۸:۰۷ ق.ظ

از دست ندادن فرصت

برای اهل تجربه، کاملا آشکار است که فرصت امری است نایاب و زودگذر. در حدیث نبوی صلی الله علیه و آله، به این مسأله اشاره شده است.[1] به دست آوردن زمان مناسب برای هر برنامه­ ی فرهنگی و تبلیغی، درایت خاص نیاز دارد. چرا که شتاب پیش از توانایی بر کار، وسستی پس از به دست آوردن فرصت از بی خردی است.[2]

فرصت به دست آمده گاه از حیث زمان است و گاه از حیث مکان. زمان اجرای بعض طرح های تبلیغی و فرهنگی محدود به دوره­ ی خاصی است و گذر از آن دوره اتلاف هزینه و وقت بدون توان توجیه می باشد.

از امام صادق علیه السلام نقل شده است که ایشان فرمودند: هر مؤمنی که حقی را ضایع کند خداوند به او در باطل به مقدار دو برابر اعطا می­ کند. هر مؤمنی که از معونت برادر مسلمانش و برآورده کردن حاجت­ هایش امتناع کند، چه حاجتش برآورده شود و چه نشود، خداوند او را به برآورده کردن حاجت غیر مؤمنی مبتلا می­ کند و در این عملش پاداش نمی ­برد، و هیچ عبدی نیست که از انفاق مالش در راه مورد رضایت خدای متعال بخل نمی­ ورزد الا اینکه خدای متعال او را به انفاق چند برابر آن در راه سخط خودش مبتلا می­ کند.[3]

در توضیح این روایت، توجه به این امر لازم است که گاه وظیفه در قبال دین، امری است که با شخصیت تصویر شده از یک شخص یا یک سیستم فرهنگی منافات دارد، لذا از آن روی گردانده می­ شود. همان طور که در امر فعالیت برای کودک از بعض شخصیت­ ها و مراکز، بر خلاف انتظار، دیده شد.



[1] - قال النبی صلی الله علیه و آله و سلم: إن لله فی أیام دهرکم نفحات ألا فترصدوا لها. محمد بن زین الدین إبن أبی جمهور، عوالی الئالی العزیزیه فی الأحادیث الدینیه، محقق مجتی عراقی، 4ج، قم، دار سید الشهداء للنشر، الطبعه الأولی، 1405ق، ج1، ص296.

[2] - شریف الرضی، محمد بن الحسین، نهج البلاغة، مترجم محمد دشتی، چاپ دهم، قم، انتشارات مشرقین، 1380

[3] - سعید ابومعاش، فضائل الشیعه، 2ج، قم، مؤسسه السیده المعصومه سلام الله علیها، الطبعه الاولی، 1429ق، ج1، س373، ح59.

۱ نظر موافقین ۱ مخالفین ۰ ۲۶ شهریور ۹۴ ، ۰۸:۰۷
مهدی ابوفاطمه
پنجشنبه, ۲۶ شهریور ۱۳۹۴، ۰۸:۰۷ ق.ظ

اصول حاکم بر تبلیغ دینی

از آن جا که به دست آوردن معنای دقیق یک مفهوم و عملیاتی سازی آن بسیار مشکل است و از عهده ی بسیاری از اشخاص خارج می باشد، بسیاری از محققان دست به معرفی اصول در عرصه­ های متفاوت علم زده ­اند.

در راستای بحث ما، اصول حاکم بر تبلیغ مبلغان، اصول حاکم بر پیام دینی، اصول حاکم بر تکنولوژی تبلیغ، شرایط و خصوصیات مبلغان و غیر اینها اصولی هستند که در یک نظام اجتماعی نامشخص – چون مفهوم امت به طور دقیق شناسائی نشده است – ارائه شده اند.

به نظر می­ رسد که می ­توان به اصول متعددی در یک نظام تبلیغی منسجم بر پایه­ ی امت شناسی رسید، در این نوشتار به سه اصل مهم اشاره می­ شود و تکمیل بحث به زمان دیگری موکول می­ شود.

1. انتهاز فرصت

2. تقوی

3. ورع

۰ نظر موافقین ۱ مخالفین ۰ ۲۶ شهریور ۹۴ ، ۰۸:۰۷
مهدی ابوفاطمه
پنجشنبه, ۲۶ شهریور ۱۳۹۴، ۰۸:۰۶ ق.ظ

تعریف تبلیغ

تبلیغ در لغت به معنای رسانیدن، خواندن کسی به دینی، عقیده ای و مذهبی و مسلکی و روشی، کشیدن کسی به راهی که تبلیغ کننده قصد دارد، است؛ در فرهنگ عربی نیز تبلیغ، بلاغ و ابلاغ سه واژه در یک ریشه و به معنای رساندن است.

 تبلیغ در مفهوم کلی­ اش عبارت است از: رساندن پیام به دیگری از طریق برقراری ارتباط به منظور ایجاد دگرگونی در بینش و رفتار او و بر سه عنصر پیام دهنده، پیام گیرنده و محتوای پیام پابرجاست.[1]

تبلیغ در متون جامعه­ شناسی عمدتا به معنای پروپاگاندا است. در کتاب­ های جامعه ­شناسی به این گونه تعاریف زیاد برخورد می­ کنیم: آوازه­ گری یا تبلیغ فعالیتی است، برای دگرگون کردن عقاید عمومی از راه­ هایی غیر مستقیم و احیانا با وسایلی مانند زبان و خط و تصویر و نمایش و امثال آن، آوازه­ گر از تلقین­ پذیری انسان سود برده و نیات خود را به مردم تحمیل می­ کند.[2]

در حالیکه تبلیغ در مفهوم دینی خودش، به معنای رساندن پیام الهی به شیوه­ ی روشنگرانه از طریق ایجاد ارتباط و تشویق به پذیرش محتوای مورد نظر با استفاده از ابزار و روش­ های مشروع هر عصر و زمان است.



[1] - شمس الله مریجی، کاربرد جامعه شناسی در تبلیغ، قم، انتشارات تپش، 1387، ص50.

[2] - آگ برن و نیم کوف، زمینه جامعه شناسی، مترجم آریان پور، تهران، انتشارات نگاه، 1380، ص190.

۰ نظر موافقین ۱ مخالفین ۰ ۲۶ شهریور ۹۴ ، ۰۸:۰۶
مهدی ابوفاطمه
پنجشنبه, ۲۶ شهریور ۱۳۹۴، ۰۸:۰۵ ق.ظ

داستان رجعت

روزی ابوحنیفه به مؤمن طاق رسید پرسید آیا به رجعت معتقدی؟

مؤمن طاق پاسخ داد: بلی

ابوحنیفه: پانصد دینار به من قرض بده در روزی که رجعت کردم پس میدم.

مؤمن طاق: مشکلی ندارد اما یک ضامن معتبر معرفی بکن تا من اطمینان داشته باشم که به شکل خوک در نمی آیی و به صورت آدم رجعت می کنی!

حسن مصطفوی، مجموعه قصه های شیرین، ص 116، تهران، 1380 هجری قمری

۰ نظر موافقین ۱ مخالفین ۰ ۲۶ شهریور ۹۴ ، ۰۸:۰۵
مهدی ابوفاطمه
پنجشنبه, ۲۶ شهریور ۱۳۹۴، ۰۸:۰۵ ق.ظ

تعریف سوم از امت

آن چه که در تعاریف پیشین بدان توجه نشده است، همان مسائلی است که در تعریف امام نیز مغفول مانده است. تکیه بر تعریف لغوی صرف، و واگذاری تعاریف و مفاهیم مد نظر خدای متعال در قرآن،  همان گونه که در تعریف اصطلاحی امام به تکثر تعاریف انجامیده است، در اینجا نیز به انحراف کشیده شده است.

لازم به ذکر است که همان گونه که اصطلاح امام در قرآن و مفهوم مراد آن، خاص اسلام و کتاب قرآن است، واژه­ی امت نیز بدین گونه است.

امام و امت هر دو از یک ریشه بوده و هر دو اصطلاحی خاص اسلام بوده و در غیر آن جایگاهی ندارند. لذا برای درک معنا و مفهوم صحیح آن باید دست به دامان وحی شد.

در تعریف امام نیز به تعاریف ریاست عامه و هدایت ایصالی و فرض الطاعه برخورده ­ایم. اینکه این تعاریف چگونه امت را به تصویر بکشند و چگونه حدود وثغور آن را مشخص سازند، مسأله ­ای مهم است. اگر چه در این نوشتار بدان نپرداخته ­ایم ولی در تفصیل این نظریه، ناچار به بحث های گسترده از تعریف اصطلاحی امام خواهیم بود.

این معنا در ذهن اندیشمندانی نیز جولان داشته است. شریعتی، امت را جامعه انسانی­ ای که همه ی افرادی که در یک هدف مشترکند، گرد هم آمده­ اند تا بر اساس یک رهبری مشترک، به سوی ایده آل خویش حرکت کنند، می­ داند.[1]

توجه به اتحاد ریشه­ ی امام و امت او را به این نظریه رسانده است ولی بسنده کردن به مفهوم لغوی، بن بستی برای او ایجاد کرده است.

امامت در معارف شیعه، مفهومی خاص است و البته که مسأله­ ای حیاتی نیز شمرده می­ شود.

امامت با هر تعریفی که گفته شود – از تعاریف سه گانه­ی اشاره شده – در تحدید مفهوم امت نقش بسیار دارد.

با این اصل، امت کسانی هستند که بر یک امام گرد آمده­ اند و بر اطاعت مطلق از او کمر همت بسته­ اند. در قرآن و روایات اشاراتی در این مسأله شده است. بررسی این مستندات و ارائه­ ی آن ها در یک جامع علمی، زمانی فراخور را طلب می­ کند.



[1] - بهادر زارعی، تحلیل تئوری امت در قلمرو جغرافیای سیاسی اسلام،

۰ نظر موافقین ۱ مخالفین ۰ ۲۶ شهریور ۹۴ ، ۰۸:۰۵
مهدی ابوفاطمه
پنجشنبه, ۲۶ شهریور ۱۳۹۴، ۰۸:۰۴ ق.ظ

تعریف دوم از امت

بعض از اندیشمندان با تباین قایل شدن بین مفهوم امت و جامعه، و نیز تباین بین امت و ملت، تعریفی جدید از امت ارائه کرده­ اند. اینان برای هر امتی هدفی در نظر گرفته و سپس جامعه­ای  که هدفش خدا باشد را امت نامیده ­اند.

اندیشمندان مطرح این نظریه عموما از اهل سنت هستند.

الفاروقی، از اندیشمندان معاصر اهل سنت، بدین نظر متمایل شده است که جامعه ­ی هدفمند و موحدی که هدفش الاهی باشد، امت نام دارد. وی این چنین تعریف کرده است: امت، کالبدی جمعی، اندام­ وار و مدنی که به سرزمین، مردم، نژاد و فرهنگ خاصی محدود نیست، بلکه جهان گرا، تمام عیار و مسئول زندگی فردی و جمعی هر یک از اعضا است. برای دستیابی هر انسانی به سعادت در دو جهان و عملی سازی زمانی – مکانی اراده­ی الاهی، وجود امت غیر قابل اجتناب است[1]

در این فرض، امت متشکل از افراد جامعه ­های متعدد است که با هدف واحد خدامحوری در یک سمت حرکتی به سوی معبود قرار گرفته­ اند.

مؤتمن، برای امت با این تعریف 5 ویژگی ذاتی در نظر گرفته است:

1- امت مسلمان، با توجه به دیدگاه ­ها در مورد پروردگار هستی، اعضای خود را بر می گزیند و بدین ترتیب، خود را از دیگر اجتماعات متمایز می­ کند.

2- همان گونه که اسلام به امت، هویت می بخشد، آن را ملزم می­ کند به جای گروه گرایی، جهانی باشد.

3- امت اسلامی علاوه بر جهانی بودن، در ذات خود اندام وار نیز است. امت، ساز و کاری منظم است که در میان قسمت­های مختلف آن هماهنگی وجود دارد.

4- اسلام در تکیه بر طبیعت اندام وار امت، از گروه گرایی و جمع گرایی طرفداری نمی ­کند و نیز عنان ویژگی­ های فردی را نیز کاملا رها نمی­ کند. بلکه توازن ظریفی میان فرد گرایی و جمع گرایی برقرار می­ کند و هدفش را تکامل امت معرفی می­ نماید.

5- امت بر نظام سیاسی خاص خود تأکید می­ کند.[2]



[1] - عبدالرشید مؤتمن، امت نظم اجتماعی و مردم، مترجم محمد شجاعیان، کتاب نقد، شماره ی 20 و 21، پاییز و زمستان 1380، ص94.

[2] - همان، ص94.

۰ نظر موافقین ۱ مخالفین ۰ ۲۶ شهریور ۹۴ ، ۰۸:۰۴
مهدی ابوفاطمه
پنجشنبه, ۲۶ شهریور ۱۳۹۴، ۰۸:۰۳ ق.ظ

تعریف اول از امت

لویی گارده، اسلام شناس فرانسوی می ­گوید: امت از ریشه ­ی خاص عربی است که در زبان های اروپایی نمی ­توان مترادفی برای آن یافت. امت عبارت است از همان جامعه به معنای قوم و ملت در آن واحد، شامل آن کسانی که مایلند با یکدیگر زیست کنند.[1]

نویسندگان دائره المعارف قرآن کریم نیز بدین سو متمایل شده ­اند و امت در قرآن را به معنای همان جامعه دانسته­ اند.[2]

بنابراین تعریف و با این همانی جامعه و امت، تمامی مباحث گذشته در مورد فرهنگ و جامعه و دین، دوباره وارد بحث می­ شود و برای به دست آوردن حدود و ثغور یک برنامه­ ی فرهنگی نیاز به مباحث جامعه­ شناسی، علوم سیاسی، روان شناسی، انسان شناسی، ارتباطات و غیر این ها را داریم.



[1] - بهادر زارعی، تحلیل تئوری امت در قلمرو جغرافیای سیاسی اسلام، سیاست، دوره 41، شماره 3، پاییز 1390.

[2] - مرکز فرهنگ و معارف قرآن، دائره المعارف قرآن کریم، 6ج، چاپ دوم، قم، مؤسسه بوستان کتاب، 1386، ج4، ص255.

۰ نظر موافقین ۱ مخالفین ۰ ۲۶ شهریور ۹۴ ، ۰۸:۰۳
مهدی ابوفاطمه
پنجشنبه, ۲۶ شهریور ۱۳۹۴، ۰۸:۰۳ ق.ظ

امت در قرآن

امت از ریشه­ ی ( أ م م ) به معنای قصد مخصوص است و به گروهی گفته می­ شود که مورد توجه و قصد مخصوص دیگران واقع شده ­اند[1] و در یک ویژگی چون دین، زمان، مکان، نوع یا صنف مشترک و همسان باشند. به پیروان یک دین و آیین بر اثر همسانی در دین امت می­ گویند و به مردمی که همزمان با یکدیگر در یک قرن یا در منطقه­ ای از زمین زندگی می­ کنند و یا گروهی از مردم که دارای عملکرد یکسان­ اند، امت اطلاق می­ شود.[2]

این واژه 65 بار در قرآن ذکر شده است که 52 مورد آن به صورت مفرد و 13 مورد آن به صورت جمع بوده است.



[1] - التحقیق، ج1، ص135

[2] - مفردات، ص86؛ مجمع البحرین، ج1، ص108؛ ترتیب العین، ص54.

۲ نظر موافقین ۱ مخالفین ۰ ۲۶ شهریور ۹۴ ، ۰۸:۰۳
مهدی ابوفاطمه
چهارشنبه, ۲۵ شهریور ۱۳۹۴، ۱۱:۴۰ ب.ظ

نظریه سوم در نسبت دین و فرهنگ

۰ نظر موافقین ۱ مخالفین ۰ ۲۵ شهریور ۹۴ ، ۲۳:۴۰
مهدی ابوفاطمه
چهارشنبه, ۲۵ شهریور ۱۳۹۴، ۱۱:۱۹ ب.ظ

نظریه دوم در نسبت دین و فرهنگ

در چنین فرضی دین هم عرض فرهنگ دیده می­ شود و تعاملی دوسویه بین دین و فرهنگ برقرار است.

دین در فرهنگ سازی و فرهنگ در دین­ سازی و کیفیت مناسک دینی تأثیرگذار بوده است و یا حداقل در شناخت از دین مؤثر می­باشد. براساس این نظر، فرهنگ از اجزای مختلفی تشکیل شده است که دین یکی از آن اجزا می­ باشد.

در چنین فضایی این گونه کلمات بسیار شنیده می شود: دین برای بشر آمده است و باید پاسخگوی انتظاراتی از بشر باشد که خود پاسخگوی آن نیست.[1]

در حوزه ­ی فرهنگ شناسی اگر به تکثرگرایی قایل باشیم یعنی اینکه افراد با خواست متنوع خود فرهنگ را می­ آفرینند، به ناچار تکثرگرایی در دین را نیز باید پذیرا باشیم.

در این مبنا فرهنگ مجموعه­ ای از آداب، سنن، رفتارها، نمادها، اندیشه­ ها، جهان­بینی­ ها، ارزش ها و امثال آن می­ باشد.



[1] - ر.ک: نوشته های مهندس بازرگان و دکتر عبدالکریم سروش

۰ نظر موافقین ۱ مخالفین ۰ ۲۵ شهریور ۹۴ ، ۲۳:۱۹
مهدی ابوفاطمه