وب نوشت های یک بیش فعال فرهنگی

فرهنگ دینی و شیعی مظلوم تر از همیشه، باز هم بر بلندای افق بشریت به روشنی می درخشد.

وب نوشت های یک بیش فعال فرهنگی

فرهنگ دینی و شیعی مظلوم تر از همیشه، باز هم بر بلندای افق بشریت به روشنی می درخشد.

وب نوشت های یک بیش فعال فرهنگی
پیام های کوتاه
  • ۲ شهریور ۹۵ , ۱۰:۲۱
    سلام
  • ۱ شهریور ۹۵ , ۱۱:۵۳
    سلام
آخرین نظرات
پیوندها

۱۸۹ مطلب در شهریور ۱۳۹۴ ثبت شده است

جمعه, ۲۷ شهریور ۱۳۹۴، ۱۱:۴۲ ق.ظ

بنده خدا

دیشب منزل عزیزی مهمان بودیم

آن چنان زندگی اش در طلب رضایت خدا غرق شده که فقط و فقط برای من شرمندگی به ارمغان آورد

اینکه آن چنان محو طلب رضایت خداست و کمبودهای زندگی رو چون به خدا ربط داره با کمال آسودگی پذیرا شده و تمام وقتش رو برای بدست آوردن شناخت خدا و شناخت عزیزان خدا صرف می کنه .....

آن چنان منو تحت تأثیر قرار داده که مدتها تا نیمه شب به رابطه خودم و خدایم فکر می کردم و نتیجه اش چیزی جز شرمندگی برای من نداشت

۲ نظر موافقین ۲ مخالفین ۰ ۲۷ شهریور ۹۴ ، ۱۱:۴۲
مهدی ابوفاطمه
جمعه, ۲۷ شهریور ۱۳۹۴، ۱۱:۳۴ ق.ظ

دنیاها

بسیاری از دوستان هم بیانی که این مدت کوتاه با نظراتشان یاورمون بودند ....

با فرارسیدن ایام درس و دانشگاه و مدرسه وقت خودشون رو درگیر فضای حقیقی کرده و از فضای مجازی یک کمی فاصله می گیرن

من هم همینطور

آن چه که اهمیت داره اینه که این دنیای مجازی تعیین کننده در دنیای واقعی ما نباشه بلکه کاملا برعکس

باید دنیای مجازی ما یک آینه از ایده آل دنیای واقعی ما باشه

یک دنیای کاملا شرعی و عقلانی  که ذهن ما رو درگیر بایسته های دنیای واقعی بکنه

لذا همه چیز این دنیای مجازی باید فدای موفقیت در دنیای واقعی بشه نه اینکه

این دنیای مجازی با بازی هاش، وب نوشتهاش، دوستانش و ارتباطات زیبایش همچنان دنیای وافعی ما را به زنجیر کشیده باشد .......

۳ نظر موافقین ۲ مخالفین ۰ ۲۷ شهریور ۹۴ ، ۱۱:۳۴
مهدی ابوفاطمه
جمعه, ۲۷ شهریور ۱۳۹۴، ۱۱:۲۹ ق.ظ

علم ......

علم را بیاموزید حتی اگر در چین باشد.......

علم آن گوهری است که از جانب خداوند متعال برای هدایت انسان نزول بر قلب آدمی دارد.

گاه بی واسطه

گاه با واسطه

آن چه که علوم بشری خوانده میشود همانند پزشکی جدید که به وسیله تجربه به دست آمده است نه قطعیت علوم الهی را دارد و نه برکت آن را

طبق روایات فراوان علم دو گونه است علم دین که وحیانی است و علم طب که آن هم وحیانی است.

آن چه اکنون به عنوان طب و پزشکی مطرح است چیزی جز تجربیات بشر نا آگاه برای رسیدن به حقیقت نیست که آن هم به تجربه برای ما ثابت شده است که هنوز راهی بس دراز برای رسیدن به واقعیت دارد....

۴ نظر موافقین ۲ مخالفین ۰ ۲۷ شهریور ۹۴ ، ۱۱:۲۹
مهدی ابوفاطمه
پنجشنبه, ۲۶ شهریور ۱۳۹۴، ۱۱:۰۷ ق.ظ

من کنت مولاه فهذا علی مولاه

۲۶ نظر موافقین ۱۲ مخالفین ۰ ۲۶ شهریور ۹۴ ، ۱۱:۰۷
مهدی ابوفاطمه
پنجشنبه, ۲۶ شهریور ۱۳۹۴، ۱۱:۰۶ ق.ظ

مسابقه دوم

به مناسبت فرارسیدن ایام دهه ولایت این سوال رو مطرح می کنم.

یکی از قسمت ها و فرازهای بسیار مشهور خطبه شریف غدیر ، یعنی خطبه رسول خدا صلی الله علیه و آله و سلم در غدیر خم این فرازه:

.

.

.

مَن کُنتُ مَولَاهُ فَهذا عَلِیٌّ مَولاهُ اللّهُمَّ والِ مَن والاهُ و عادِ مَن عاداهُ وَ انصُر مَن نَصَرَه وَ اخذُل مَن خَذَلَه.

.

.

.

دوستان عزیز سوال مسابقه اینه که ترجمه صحیح این فراز از خطبه رو برام بنویسید. حتما با دقت باشه.زمان یه چند روزی وقت داریم.

تا پایان روز پنج شنبه نهم مهرماه

جایزه:

به سه نفر هر نفر یک جایزه شارژ پنج هزار تومانی در صورت پاسخ کامل و صحیح به سوال.

در صورتی که کسی پاسخ کامل رو نداده باشه به سه نفر که بهترین پاسخ رو داده باشن شارژ دو هزار تومانی جایزه تعلق میگیره.

موفق باشید.

۸ نظر موافقین ۵ مخالفین ۰ ۲۶ شهریور ۹۴ ، ۱۱:۰۶
مهدی ابوفاطمه
پنجشنبه, ۲۶ شهریور ۱۳۹۴، ۱۰:۵۰ ق.ظ

یادآوری مهم

این ایام مبارک دهه اول ذی الحجه بسیار مهمند یک مقدار اعمال مستحبی هم دارن که تو مفاتیح هست

یک زمان کم و یک دل عاشق فراهم کنیم و قدم هایی کوتاه و لرزان برای رفتن به سمت خدا برداریم

برای هم دعا کنیم و برای دوستانی که مریض هستن یا مریض دارن و بهرحال مشکلی براشون به وجود اومده

دوستان من!

ما همه در قبال همدیگه مسئولیم .....................

نه فقط برای امر به معروف و نهی از منکر

بلکه برای دلسوزی، دعا کردن به خیر و سلامتی، بر طرف کردن مشکلات و ......

توی یکی از مطالبی که جدید گذاشتم اشاره به یک روایت کرده ام که خلاصه اش اینه که اگر بنده ای پولی و یا قدرتی داشته باشه که بتونه با اون مشکلی از مشکلات مؤمنی رو حل کنه ولی انجام نده ، خدای متعال اون پول و اون قدرت رو جوری مدیریت می کنه که برای غیر دوستان خدا خرجش می کنه بدون اینکه براش پاداشی رو به همراه بیاره....

همدیگه رو دوست داشته باشیم.لبخند

۴ نظر موافقین ۲ مخالفین ۰ ۲۶ شهریور ۹۴ ، ۱۰:۵۰
مهدی ابوفاطمه
پنجشنبه, ۲۶ شهریور ۱۳۹۴، ۰۸:۲۴ ق.ظ

سلام

از بس سرم شلوغ بوده مثل اینکه یه چند روز هست که پست درست درمون آدم واری نذاشتم

ان شالله بشه یه سری حرف خوب هم مثل همون نظراتی که شما برام میذارین و مثل همون مطالبی که شما تو وبلاگهاتون پست می کنید اینجا هم گذاشته بشه

برام دعا کنین

۴ نظر موافقین ۴ مخالفین ۰ ۲۶ شهریور ۹۴ ، ۰۸:۲۴
مهدی ابوفاطمه
پنجشنبه, ۲۶ شهریور ۱۳۹۴، ۰۸:۱۰ ق.ظ

هوش راهبردی

۰ نظر موافقین ۱ مخالفین ۰ ۲۶ شهریور ۹۴ ، ۰۸:۱۰
مهدی ابوفاطمه
پنجشنبه, ۲۶ شهریور ۱۳۹۴، ۰۸:۰۹ ق.ظ

ورع

امام صادق علیه السلام چنین فرموده­ اند: تقوای الهی پیشه کنید و دین خود را به وسیله­ ی ورع محافظت نمایید.[1]

ورع مقابل طمع است، طمع رو آوردن و علاقه پیدا کردن و در خواستن لذائذ و منافع و شهوات و امور دنیوى است، و ورع پرهیزکارى و دورى کردن و اعراض از امور مادى و دنیوى است. و فرق ورع با تقوى‏ اینست که: تقوى‏ خود دارى و نگهدارى و حفظ کردن نفس است در مقابل وظائف لازم، یعنى واجبات و تکالیف لازم را انجام داده و از محرمات و منهیات خود را حفظ کند، ولى ورع به طورى که گفتیم پرهیز کردن و اجتناب از محرمات است، پس توجه در تقوى‏ به نفس است که نفس را مراقب بوده و حفظ کند، و در ورع توجه به محرمات و منهیات است که از آنها دورى و اجتناب نماید.[2]

«رعایت ورع به این است که انسان نسبت به حرام های قطعی، حریم بگیرد. یعنی به شکلی حرکت کند که مطمئن باشد به حرام نمی­ افتد. این صرفا با رعایت احکام فقهی در حد واجب و حرام تأمین نمی­ شود. زیرا «فقه» متکفل بیان احکام و حدود الهی است و در آن مرزهای حلال و حرام یا واجب و مستحب و ... روشن می­ شود. وقتی کاری حرام دانسته می­ شود یعنی اینکه نباید عمل انسان از آن مرز فراتر رود. اما ورع نوعی احتیاط عقلی است برای حصول اطمینان از عدم وقوع در حرام. این احتیاط گاهی در احکام است و گاهی در موضوعات. احتیاط در حکم مربوط به وقتی است که به عنوان مثال برای فقیه از روی ادله­ ی شرعی اطمینان به حرمت چیزی حاصل نمی ­شود تا بتواند مطابق آن فتوا دهد. در این صورت ورع آن است که انسان از مواردی که حکمش مشکوک و مشتبه به حرام می­ باشد. پرهیز کند. گاهی هم حکم شرعی روشن است اما بعضی مصادیق آن مشتبه می­ باشد. مقتضای ورع در این صورت هم پرهیز از مشتبهات است.

اموری که حرمت آنها برای انسان قطعی نیست، شبهات نامیده می­ شوند ( خواه منشأ شبهه جهل به موضوع باشد یا جهل به حکم ) و ورع فضیلتی است که نه فقط با پرهیز از حرام ­های قطعی بلکه با اجتناب از شبهات ( اموری که حرام نیست، ولی به حرام شباهت دارد ) حاصل می­ شود. ائمه­ ی اطهار علیهم السلام : فرموده ­اند: «باورع­ ترین مردم، کسی است که در موارد شبهه­ ناک توقف کند.»[3]

احتیاط در امر دین، حکم عقل است که می­ گوید: تا قبل از رسیدن به مرز حرام قطعی، انسان باید توقف کند، تا مطمئن شود به حرام نمی ­افتد. انسان اگر درست روی مرز حرکت کند، احتمال لغزش برای او بسیار است، پس برای حصول اطمینان از اینکه به حرام نیفتد، عقل می­ گوید: احتیاط کن!

ما در امور مادی دنیوی، احتیاط ­های عقلی داریم و در مواردی که خطر جدی وجود دارد، بی­ مبالاتی نمی­ کنیم. مثلا هیچ­گاه روی لبه­ ی پرتگاهی که یخ زده است، راه نمی­ رویم و با خود نمی­ گوییم که ما یقین به پرت شدن نداریم، بلکه می­ گوییم: چون احتمال پرت شدن یک احتمال عقلایی است، احتیاط کردن شرط عقل است. بنابراین از لبه­ ی پرتگاه تا حدی که مطمئن شویم سقوط نمی­ کنیم، فاصله می­ گیریم.

حال که در امور مادی و دنیوی چنین احتیاطی پسندیده است، به طریق اولی در امر دین که ضرر احتمالی بسیار عمیق­ تر است، احتیاط کردن شرط عاقل بودن است.

حضرت امیرالمومنین علیه السلام در سفارشی به کمیل بن زیاد – که از خواص اصحاب ایشان بود – فرمودند: «ای کمیل، برادرت دین تو است، پس به هر صورتی که می­ خواهی، برای حفظ دین خود احتیاط کن.»[4]

امیرالمومنین علیه السلام این سفارش را به صورت عمومی نفرموده­ اند، بلکه به کمیل که از نزدیکان اصحاب ایشان بوده است، چنین توصیه فرموده­ اند. بنابراین اهل ولایت و معرفت ائمه : باید این گونه سفارشات را الگوی اعمال و رفتار خود قرار دهند، نه اینکه در پی آن باشند که راهی – هر چند خلاف احتیاط – برای حلال دانستن آن چه مشکوک است، پیدا کنند.»[5]

این امر چنان با اجتماع فعلی بیگانه است که دفاع از آن به سادگی ممکن نیست. لزوم ورع در عرصه­ ی اجتماعیات چنان مهم تلقی شده است که در هنگام انتخاب مرجع تقلید، در تساوی علمی بین دو مجتهد جامع الشرایط، تقلید از مجتهدی سزاوارتر است که در افتاء – فتوا دادن – ورع بیشتری را رعایت کرده باشد.[6]

«در پایان بحث از ورع، این نکته را متذکر می­ شویم که اصل دین، همانا اعتقاد به امامت و ولایت اهل بیت : و تسلیم شدن نسبت به ایشان است. اما آن چه این اصل را حفظ می­ کند ، روحیه­ ی پاسداری و مراقبت از آن به وسیله­ ی رعایت احکام النهی است. به همین جهت امامان ما که خود را متکفل دستگیری و نجات دوستان­شان می­ دانند، سفارش زیادی نسبت به ورع کرده ­اند. امام صادق علیه السلام به یکی از موالیان­شان می ­فرمایند: «قسم به خدا، شما بر دین خدا و فرشتگان او هستید. پس ما را نسبت به این امر ( دینداری خودتان ) به وسیله ­ی ورع و اجتهاد یاری دهید.»[7]

با اینکه حفظ دین ما علی الظاهر به خود ما مربوط می ­شود، ولی آن بزرگواران به جهت علاقه­ ای که به عاقبت به خیری ما دارند و خود را ولی و سرپرست ما می­ دانند، می­ فرمایند که ما را با ورع و اجتهاد خود یاری دهید.»[8]



[1] - قال الصادق ×: إتقوا الله و صونوا دینکم بالورع. محمد بن یعقوب بن اسحاق کلینی، تصحیح علی اکبر غفاری و محمد آخوندی، 8ج، الطبعة الرابعة، تهران، دار الکتب الإسلامیة، 1407ق ، ج2، ح2.

[2] - زین الدین العاملی ( شهید ثانی )، مصباح الشریعه و مفتاح الحقیقه،ص216.

[3] - قال المعصوم ×: أورع الناس من وقف عند الشبهه. محمد باقر مجلسی، بحار­الأنوار الجامعة لدرر أخبار الأئمة الأطهار، 111ج، الطبعة الثانیة، بیروت، دار إحیاء التراث العربی، 1403ق ، ج70، ص305، ح25

[4] - قال علی ×: یا کمیل، أخوک دینک، فاحتط لدینک بما شئت. محمد باقر مجلسی، بحارالانوار، ج2، ص258، ح4

[5] - سید محمد بنی هاشمی، معرفت امام عصر ×: ، چاپ پنجم، تهران، انتشارات نیک معارف، 1386، صص263-265

[6] - سید محمد حسن بنی هاشمی خمینی، توضیح المسائل مراجع، 2ج، چاپ بیست و یکم، قم، دفتر انتشارات اسلامی وابسته به جامعه­ی مدرسین حوز­ه­ی علمیه­ی قم، 1391، ج1، ص15، به نقل از آیت الله فاضل لنکرانی و ص 17 به نقل از آیت الله بهجت؛ حسین وحید خراسانی، توضیح المسائل، چاپ اول، قم، مدرسة الإمام باقر العلوم ×، 1419، ص175

[7] - محمد باقر مجلسی، بحارالانوار، ج70، ص306، ح27

[8] - صدرالحفاظی، سید محمد هادی، شمیم آشنایی، چاپ دوم، قم، انتشارات مولود کعبه، 1426قمری، صص210و211

۰ نظر موافقین ۱ مخالفین ۰ ۲۶ شهریور ۹۴ ، ۰۸:۰۹
مهدی ابوفاطمه
پنجشنبه, ۲۶ شهریور ۱۳۹۴، ۰۸:۰۸ ق.ظ

تقوی

تقوى‏ از وقایه و نگهدارى و حفظ است، و شخص متقى نفس خود را از تمایلات نفسانى و هوى ‏ها و خواهش ها و هوس هاى شیطانى و از محرمات و از آنچه خدا دوست نمى ‏دارد، حفظ و نگهدارى کرده، و تنها هدف و مقصد او در زندگى، خدا و حقیقت است و بس.[1]

حقیقت تقوا، در مرحله ی اول، شناخت واجبات و محرمات است و در مرحله ی دوم عمل مطابق آن علم به دست آمده است.

علم به واجبات و محرمات، از دو صورت به دست می­ آید. راه اول، رسیدن به مقام اجتهاد و فقاهت است و راه دوم تقلید از مجتهد جامع الشرایط می ­باشد. از آن جا تبلیغ امری، عملی است به طور مستقیم در دایره فقه قرار می­ گیرد. لازم به ذکر است که ما به طور یقین معتقدیم هدف وسیله را توجیه نمی­ کند، لذا برای توجیه شرعی هر گونه برنامه­ ی تبلیغی موافقت با مجتهدی در این باره لازم است.



[1] - زین الدین العاملی ( شهید ثانی )، مصباح الشریعه و مفتاح الحقیقه، مترجم حسن مصطفوی، تهران، انجمن اسلامی حکمت و فلسفه ایران، چاپ اول، 1360،ص231.

۰ نظر موافقین ۱ مخالفین ۰ ۲۶ شهریور ۹۴ ، ۰۸:۰۸
مهدی ابوفاطمه