وب نوشت های یک بیش فعال فرهنگی

فرهنگ دینی و شیعی مظلوم تر از همیشه، باز هم بر بلندای افق بشریت به روشنی می درخشد.

وب نوشت های یک بیش فعال فرهنگی

فرهنگ دینی و شیعی مظلوم تر از همیشه، باز هم بر بلندای افق بشریت به روشنی می درخشد.

وب نوشت های یک بیش فعال فرهنگی
پیام های کوتاه
  • ۲ شهریور ۹۵ , ۱۰:۲۱
    سلام
  • ۱ شهریور ۹۵ , ۱۱:۵۳
    سلام
آخرین نظرات
پیوندها
پنجشنبه, ۲۶ شهریور ۱۳۹۴، ۰۸:۰۹ ق.ظ

ورع

امام صادق علیه السلام چنین فرموده­ اند: تقوای الهی پیشه کنید و دین خود را به وسیله­ ی ورع محافظت نمایید.[1]

ورع مقابل طمع است، طمع رو آوردن و علاقه پیدا کردن و در خواستن لذائذ و منافع و شهوات و امور دنیوى است، و ورع پرهیزکارى و دورى کردن و اعراض از امور مادى و دنیوى است. و فرق ورع با تقوى‏ اینست که: تقوى‏ خود دارى و نگهدارى و حفظ کردن نفس است در مقابل وظائف لازم، یعنى واجبات و تکالیف لازم را انجام داده و از محرمات و منهیات خود را حفظ کند، ولى ورع به طورى که گفتیم پرهیز کردن و اجتناب از محرمات است، پس توجه در تقوى‏ به نفس است که نفس را مراقب بوده و حفظ کند، و در ورع توجه به محرمات و منهیات است که از آنها دورى و اجتناب نماید.[2]

«رعایت ورع به این است که انسان نسبت به حرام های قطعی، حریم بگیرد. یعنی به شکلی حرکت کند که مطمئن باشد به حرام نمی­ افتد. این صرفا با رعایت احکام فقهی در حد واجب و حرام تأمین نمی­ شود. زیرا «فقه» متکفل بیان احکام و حدود الهی است و در آن مرزهای حلال و حرام یا واجب و مستحب و ... روشن می­ شود. وقتی کاری حرام دانسته می­ شود یعنی اینکه نباید عمل انسان از آن مرز فراتر رود. اما ورع نوعی احتیاط عقلی است برای حصول اطمینان از عدم وقوع در حرام. این احتیاط گاهی در احکام است و گاهی در موضوعات. احتیاط در حکم مربوط به وقتی است که به عنوان مثال برای فقیه از روی ادله­ ی شرعی اطمینان به حرمت چیزی حاصل نمی ­شود تا بتواند مطابق آن فتوا دهد. در این صورت ورع آن است که انسان از مواردی که حکمش مشکوک و مشتبه به حرام می­ باشد. پرهیز کند. گاهی هم حکم شرعی روشن است اما بعضی مصادیق آن مشتبه می­ باشد. مقتضای ورع در این صورت هم پرهیز از مشتبهات است.

اموری که حرمت آنها برای انسان قطعی نیست، شبهات نامیده می­ شوند ( خواه منشأ شبهه جهل به موضوع باشد یا جهل به حکم ) و ورع فضیلتی است که نه فقط با پرهیز از حرام ­های قطعی بلکه با اجتناب از شبهات ( اموری که حرام نیست، ولی به حرام شباهت دارد ) حاصل می­ شود. ائمه­ ی اطهار علیهم السلام : فرموده ­اند: «باورع­ ترین مردم، کسی است که در موارد شبهه­ ناک توقف کند.»[3]

احتیاط در امر دین، حکم عقل است که می­ گوید: تا قبل از رسیدن به مرز حرام قطعی، انسان باید توقف کند، تا مطمئن شود به حرام نمی ­افتد. انسان اگر درست روی مرز حرکت کند، احتمال لغزش برای او بسیار است، پس برای حصول اطمینان از اینکه به حرام نیفتد، عقل می­ گوید: احتیاط کن!

ما در امور مادی دنیوی، احتیاط ­های عقلی داریم و در مواردی که خطر جدی وجود دارد، بی­ مبالاتی نمی­ کنیم. مثلا هیچ­گاه روی لبه­ ی پرتگاهی که یخ زده است، راه نمی­ رویم و با خود نمی­ گوییم که ما یقین به پرت شدن نداریم، بلکه می­ گوییم: چون احتمال پرت شدن یک احتمال عقلایی است، احتیاط کردن شرط عقل است. بنابراین از لبه­ ی پرتگاه تا حدی که مطمئن شویم سقوط نمی­ کنیم، فاصله می­ گیریم.

حال که در امور مادی و دنیوی چنین احتیاطی پسندیده است، به طریق اولی در امر دین که ضرر احتمالی بسیار عمیق­ تر است، احتیاط کردن شرط عاقل بودن است.

حضرت امیرالمومنین علیه السلام در سفارشی به کمیل بن زیاد – که از خواص اصحاب ایشان بود – فرمودند: «ای کمیل، برادرت دین تو است، پس به هر صورتی که می­ خواهی، برای حفظ دین خود احتیاط کن.»[4]

امیرالمومنین علیه السلام این سفارش را به صورت عمومی نفرموده­ اند، بلکه به کمیل که از نزدیکان اصحاب ایشان بوده است، چنین توصیه فرموده­ اند. بنابراین اهل ولایت و معرفت ائمه : باید این گونه سفارشات را الگوی اعمال و رفتار خود قرار دهند، نه اینکه در پی آن باشند که راهی – هر چند خلاف احتیاط – برای حلال دانستن آن چه مشکوک است، پیدا کنند.»[5]

این امر چنان با اجتماع فعلی بیگانه است که دفاع از آن به سادگی ممکن نیست. لزوم ورع در عرصه­ ی اجتماعیات چنان مهم تلقی شده است که در هنگام انتخاب مرجع تقلید، در تساوی علمی بین دو مجتهد جامع الشرایط، تقلید از مجتهدی سزاوارتر است که در افتاء – فتوا دادن – ورع بیشتری را رعایت کرده باشد.[6]

«در پایان بحث از ورع، این نکته را متذکر می­ شویم که اصل دین، همانا اعتقاد به امامت و ولایت اهل بیت : و تسلیم شدن نسبت به ایشان است. اما آن چه این اصل را حفظ می­ کند ، روحیه­ ی پاسداری و مراقبت از آن به وسیله­ ی رعایت احکام النهی است. به همین جهت امامان ما که خود را متکفل دستگیری و نجات دوستان­شان می­ دانند، سفارش زیادی نسبت به ورع کرده ­اند. امام صادق علیه السلام به یکی از موالیان­شان می ­فرمایند: «قسم به خدا، شما بر دین خدا و فرشتگان او هستید. پس ما را نسبت به این امر ( دینداری خودتان ) به وسیله ­ی ورع و اجتهاد یاری دهید.»[7]

با اینکه حفظ دین ما علی الظاهر به خود ما مربوط می ­شود، ولی آن بزرگواران به جهت علاقه­ ای که به عاقبت به خیری ما دارند و خود را ولی و سرپرست ما می­ دانند، می­ فرمایند که ما را با ورع و اجتهاد خود یاری دهید.»[8]



[1] - قال الصادق ×: إتقوا الله و صونوا دینکم بالورع. محمد بن یعقوب بن اسحاق کلینی، تصحیح علی اکبر غفاری و محمد آخوندی، 8ج، الطبعة الرابعة، تهران، دار الکتب الإسلامیة، 1407ق ، ج2، ح2.

[2] - زین الدین العاملی ( شهید ثانی )، مصباح الشریعه و مفتاح الحقیقه،ص216.

[3] - قال المعصوم ×: أورع الناس من وقف عند الشبهه. محمد باقر مجلسی، بحار­الأنوار الجامعة لدرر أخبار الأئمة الأطهار، 111ج، الطبعة الثانیة، بیروت، دار إحیاء التراث العربی، 1403ق ، ج70، ص305، ح25

[4] - قال علی ×: یا کمیل، أخوک دینک، فاحتط لدینک بما شئت. محمد باقر مجلسی، بحارالانوار، ج2، ص258، ح4

[5] - سید محمد بنی هاشمی، معرفت امام عصر ×: ، چاپ پنجم، تهران، انتشارات نیک معارف، 1386، صص263-265

[6] - سید محمد حسن بنی هاشمی خمینی، توضیح المسائل مراجع، 2ج، چاپ بیست و یکم، قم، دفتر انتشارات اسلامی وابسته به جامعه­ی مدرسین حوز­ه­ی علمیه­ی قم، 1391، ج1، ص15، به نقل از آیت الله فاضل لنکرانی و ص 17 به نقل از آیت الله بهجت؛ حسین وحید خراسانی، توضیح المسائل، چاپ اول، قم، مدرسة الإمام باقر العلوم ×، 1419، ص175

[7] - محمد باقر مجلسی، بحارالانوار، ج70، ص306، ح27

[8] - صدرالحفاظی، سید محمد هادی، شمیم آشنایی، چاپ دوم، قم، انتشارات مولود کعبه، 1426قمری، صص210و211

موافقین ۱ مخالفین ۰ ۹۴/۰۶/۲۶
مهدی ابوفاطمه

نظرات  (۰)

هیچ نظری هنوز ثبت نشده است

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی