پنجشنبه, ۲۶ شهریور ۱۳۹۴، ۰۸:۰۵ ق.ظ
داستان رجعت
روزی ابوحنیفه به مؤمن طاق رسید پرسید آیا به رجعت معتقدی؟
مؤمن طاق پاسخ داد: بلی
ابوحنیفه: پانصد دینار به من قرض بده در روزی که رجعت کردم پس میدم.
مؤمن طاق: مشکلی ندارد اما یک ضامن معتبر معرفی بکن تا من اطمینان داشته باشم که به شکل خوک در نمی آیی و به صورت آدم رجعت می کنی!
حسن مصطفوی، مجموعه قصه های شیرین، ص 116، تهران، 1380 هجری قمری
۹۴/۰۶/۲۶