نظریه اول در مورد نسبت دین و فرهنگ
بر اساس این نظریه، فرهنگ مولود تحولات اجتماعی است و دین به عنوان یکی از نهادهای زیر مجموعه ی فرهنگ و ساخته و پرداخته ی آن است. بشر برای زندگی بهتر و آرامش بیشتر خود و هم چنین برای تأمین بخشی از نیازهایش که از طریق دیگر قابل تأمین نیست، دین را ساخته و به آن پرداخته است. در نتیجه دین نقش هدایت گری نسبت به فرهنگ ندارد بلکه در خدمت فرهنگ است.
در چنین تعریفی، دین یک نهاد اجتماعی تلقی شده و نهاد نیز با ویژگی های زیر تعریف می شود:
1. به اراده ی افراد متکی نیست.
2. حاکم بر رفتارهای انسان است.
3. دائمی و عمومی است یعنی در تمام جوامع و در تمامی زمانها وجود دارد.
4. متحول و پویا است یعنی متناسب با توسعه ی جامعه ی بشری دگرگونی را می پذیرد.
5. تأمین کننده ی نیازهای افراد جامعه است.
در این نظریه، دین در کنار خانواده و امثال آن، از نهادهای فرهنگ به شمار می رود.