معنای لغوی فرهنگ
معنای فرهنگ رو در لغت بررسی کرده ایم....................
در ادبیات و کلام فارسی، واژه ی فرهنگ از دو بخش فر – که پیشاوند است و در فارسی هخامنشی و اوستا به صورت FRA ( به معنی پیش ) آمده است – و هنگ از ریشه ی اوستایی تینگ ( Thing ) به معنای کشیدن و با پیشاوند آ که به معنی مقید و نیت متداول است تشکیل شده، و در زبان پهلوی نیز فرهنگ بوده است.
در لغت عرب، فرهنگ با کلمه ی الثقافه بیان می شود و به معنای پیروزی، تیزهوشی و مهارت بوده؛ سپس به معنای استعداد فراگیری علوم و صنایع و ادبیات به کار رفته است.
اما آن چه لازم به ذکر است این است که واژه ی فرهنگ در زمان کنونی در ادبیات علوم اجتماعی و انسانی، مفهومی برگرفته از ادبیات جامعه شناسی غرب است، و آن خود برگرفته از اصطلاحات کشاورزی برای توصیف مفهوم پرورش و پیرایش بوده است، لذا پیشینه ای برای آن در لغات قرآنی و یا عربی، جهت پیدا کردن مفهوم نظیر آن در آیات و روایات، به سختی پیدا می شود.