چهارشنبه, ۲۵ شهریور ۱۳۹۴، ۱۱:۰۲ ق.ظ
اسید روی زخم
حاج سید مهدی امامی نقل کردند که دکتری در کربلا همه ساله برای زخمی های تطبیر و قمه زنی دارو می برده و در خیمه گاه آن ها را که محتاج به پانسمان و دارو و درمان بودند معالجه می کرده. یکی از سالها مریض می شود و نمی تواند برود، به شاگردش می گوید: تو برو و به همسرش می گوید: آن شیشه داروی آماده را به او بده. ساعتی می گذرد حالش بهتر می شود می گوید خودم هم بروم خدمت کنم. وقتی عازم رفتن می شود می بیند شیشه دارویی که برای معالجه زخم آماده کرده بود باقی است، به همسرش می گوید: مگر شیشه دارو را به شاگردم ندادی ببرد؟ می گوید: چرا، معلوم می شود اشتباهی شیشه تیزاب را داده. وقتی می آید می بیند شیشه تیزاب تمام شده و همه حالشان خوب است و یک نفر هم بر اثر تیزاب شکایت نمی کند.
از کتاب آنچه شنیده ام از آنان که دیده ام،ص36
۹۴/۰۶/۲۵