کابالا
در دین یهود سه گونه عرفان خودنمایی می کند: عرفان مرکاوا یا مرکابا، عرفان قبالا یا کابالا و عرفان حسیدی یا جنبش حسیدیسم.
عرفان اولیه یهود موسوم به عرفان مرکاوا یا مرکابا است. به نظر محقق عارف مسلک یهود، شولم، این عرفان، عرفان عرشی بوده است، یعنی شهود ظهور خدا بر عرش را رصد می کرده است. در این عرفان گونه هایی از سحر و جادو و علم حروف و اعداد مشاهده می شود.[1]
عرفان قبالا یا کابالا، با بهره گیری از عناصر اساسی موجود در کتب مقدس اعم از عهد عتیق و تلمود و پرورش عناصر عرفانی مقوم مرکابا، نقطه ی اوج عرفان یهود بوده است که بنا به دلایلی در قرون متأخر از صحنه ی اجتماع رخت بر بسته و با حیاتی مخفیانه به زندگی خود ادامه داده است ولی عناصر مقوم خویش را به جنبش حسیدیسم عاریت داده است.[2]
«قبالا[3] متعارف ترین اصطلاح سنتی به کار رفته برای آموزههای رازورزانهی یهودیت و عرفان یهود، به ویژه عرفان برآمده از سده های میانه ( سده 12 ) تا کنون، می باشد.»[4]
«در واقع قبالا عرفان هست، اما همزمان، در برگیرنده ی دو مفهوم و معنای رازورزی = نگرش اشراقی[5] و یزدان شناسی[6] است.»[7]
«آیین قبالا از نظر ساختار بس بسیار آموزه ای نهانی ( درونی ) است؛ و عناصر رازورزانه و نهانی هر دو تا حد زیادی در آیین قبالا همبوداند. عرفان در گوهر خود، گونه ای دانایی است که بی واسطه تبیین نمی شود، بلکه تنها با نماد و استعاره بیان و آشکار می گردد. با این همه، دانش نظری نهانی ( درونی ) انتقال پذیر و گفتنی است، اما آنان که دارای چنین دانشی هستند، یا از بازگویی آن بازداشته شده اند یا خواهان بازگشایی این دانش به دیگران نیستند.»[8]
«قبالا از آغاز رشد و تکامل، دارای ویژگی های عرفانی رازورزانه ونهانی همبسته و همسان با گنوسیسم بوده است؛ آیینی که تنها محدود به آموزش راه و روش عرفانی نبود، بلکه همچنین در برگیرنده ی نگرش هایی درباره ی کیهان شناسی، فرشته شناسی و جادو نیز بود.»[9] این مکتب عرفانی، به شدت تحت تأثیر فلسفه ی نو افلاطونی که نوعی مسلک عرفانی فلسفی وحدت وجودی است، بوده و با توجه به محیط پرورش و سابقه ی گذشته ی خویش، قطعا از سنت های هلنی یونان باستان[10] و فلسفه و عرفان و کلام اسلامی و مسیحی نیز تأثیر پذیرفته است.[11]
«مهم ترین سند مکتوب این آیین کتاب روشنایی[12] است که ابتدا به زبان آرامی در اواخر قرن سیزدهم در اسپانیا نگاشته شد. این کتاب تفسیری روشن گرانه است بر تورات، بیانگر تعلیم عرفانی درباره ی گوهر ناشناخته یزدان، یزدانی که در غایت نامتناهی است و نمی توان هیچ سخنی در مورد او گفت.»[13]
طبق نظر بسیاری از محققین شیطان پرستی، این فرقه تأثیر بسیاری از این عرفان داشته است[14] ولی بسیار جالب است که «گرشوم گرهارد شولم»[15] عالم یهودی و نویسنده ی پیشگام و برجسته ی عرفان یهود و قبالا در کتاب خود «گرایشهای فکری عرفان یهود» به این مسأله اذعان دارد و می نویسد: «نتیجه ی منطقی و روشن این ستیزه جویی پژوهشگران بزرگ یهودی[16] آن بود که با وانهادن این بخش از دین یهود از سوی پشتیبانان رسمی و قانونی، تمامی فرقه های ریاکار و خام اندیش به آن روی آوردند و آن را ملک طلق خود دانستند. از بدفهمی ها و سوءتفسیرهای آشکار فردی به نام آلفونس لوی کنسانت که با نام مستعار الیفاس لوی برای خود آوازه و شهرتی کسب کرد، گرفته تا ریاکاریهای بسیار گوناگون آلیستر کراولی و پیروانش، نوشتارهایی خیال بافانه و نامفهوم پدید آمد که مدعی تفسیرهای واقع بینانه ی آیین قبالا بود.»[17]
از مطالبی که در کابالا ذکر شده است و به نوعی مسلک شیطان پرستی را به خاطر تداعی میکند، تمجید سحر و جادوگری است: «ساحری بسیار خطرناک است. میتواند بر خدا سایه افکند. علیرغم آن، خاخام کانینا از انجام آن ابا نکرد. این برای آن بود، که او از خدا خیلی برتر و بالاتر بود.»[18]
عرفان حسیدی که از آن به جنبش حسیدیسم نیز تعبیر می شود، شکل عمومی شده ی عرفان کابالا است که از خصوصیت کابالا یعنی رازورزی و پنهانی بودن، خالی است. این عرفان، لازمه ی اتحاد با خدا و تقرب به او را، شادمانه و مجذوبانه زیستن می داند که برای راه یافتن به خدا و نقب زدن به ملکوت، نیازی به نبوغ معنوی دیده نمی شود، بلکه دل را پاک کردن و به خدا سپردن کافی است.[19]
[1]ـ محمد بهزاد کرمانی، کابالا، عرفان سیاسی یهود، چاپ اول، مشهد، انتشارات سخن گستر، 1388، ص 51
[2]ـ همان، ص 54
[3]ـ Kabbalah
[4]ـ شیوا کاویانی، آیین قبالا، عرفان و فلسفه یهود، چاپ دوم، تهران، انتشارات فراروان، 1384، ص 15
[5]ـ Mysticism ; Esoterism
[6]ـ Theosophy
[7]ـ همان، ص 15
[8]ـ همان، ص 16
[9]ـ همان، ص 16
[10]ـ ژرژ وایدا، عرفان یهود، مترجم احمد رضا مفتاح، هفت آسمان، فصلنامه تخصصی ادیان و مذاهب، سال دوم، شماره یازدهم، پاییز 1380، ص 105
[11]ـ محمد بهزاد کرمانی، کابالا، عرفان سیاسی یهود، ص 56
[12]ـ Zohar
[13]ـ همان، ص 25
[14]ـ جواد امین خندقی، شناخت و بررسی شیطانپرستی، ص58
[15]ـ Scholem Gershom Gerhard
[16]ـ منظور، تعمد متعصبانهی دانشمندان بزرگ یهود در پنهان داشتن کابالا بوده که نتیجهی آن چاپ نشدن کتب مهم و ذکر نشدن نام ایدئولوژیست های بزرگ کابالا در منابع دست دوم بوده است. به همین منبع مراجعه شود.
[17]ـ شیوا کاویانی، آیین قبالا، عرفان و فلسفه یهود، ص 48
[18]ـ گروه تحقیقات علمی، مبانی فراماسونری، مترجم جعفر سعیدی، ویراستار حسین میر، چاپ دوم، تهران، انتشارات مرکز اسناد انقلاب اسلامی، 1376، ص 19
[19]ـ محمد بهزاد کرمانی، کابالا، عرفان سیاسی یهود، ص 85