سه شنبه, ۲۴ شهریور ۱۳۹۴، ۰۷:۵۹ ب.ظ
پلورالیسم
یکی از مبانی مطرح شده، پلورالیسم دینی[1] یا پلورالیسم فرهنگی[2] است.
«واژه ی پلورالیزم ( پلورالیسم ) از واژه ی لاتین Plurais به معنای گرایش به کثرت گرفته شده است. پلورالیست در گذشته برای کسی به کار می رفت که دارای مناصب گوناگون در کلیسا بود. ولی در زمان حال به کسانی که به کثرت فرهنگی، سیاسی، اجتماعی، معرفتی و دینی اصالت می دهند گفته می شود. پس پلورالیزم ( پلورالیسم ) فرهنگی به معنای اصالت و حقانیت تعدد و تکثر فرهنگها و آداب و رسوم اجتماعی گوناگون است. پلورالیزم ( پلورالیسم ) یا کثرت گرایی فرهنگی با جنبش سیاه پوستان در سال 1960 در آمریکا و نیز با مواجه شدن انگلیسی ها با انبوه مهاجران و فرهن گهای مختلف به این کشور مشکلات اقلیت های قومی در سطوح مختلف از جمله در مدارس و نظام آموزشی گسترش بیشتری یافت. لیبرالیستها با ترفندهای خود توانستند این اصطلاح را ضبط و تصرف کرده و با تولرانس ( تسامح و تساهل ) فرهنگی و نسبیت معرفتی و اومانیسم هماهنگ سازند تا بتوانند حاکمیت فرهنگی را در دنیا به دست آورند. شایان ذکر است که اسلام با اصول و مبانی پلوالیزم ( پلورالیسم ) فرهنگی ناسازگار است زیرا اومانیسم، تولرانس و نسبیت فرهنگی به عنوان مبانی پلورالیزم ( پلورالیسم ) فرهنگی، مورد تأیید اسلام نیستند. اسلام برای انسان، ارزش و کرامت فراوانی قایل است و احکام شرعی را در حد توان آدمیان عرضه می دارد، ولی به شدت با اومانیسم( خدا انگاری انسان ) و تولرانس ( نفی حقانیت ارزشهای اسلامی ) ونسبی گرایی معرفتی ( نفی معیار حقیقت ) مخالفت میورزد و پلورالیزم ( پلورالیسم ) فرهنگی به معنای حقانیت دانستن فرهنگ های متفاوت و متضاد را نمی پذیرد، هر چند به فرهنگ های گوناگون حرمت می نهد و آنها را با رعایت منطق و اخلاق نقد می کند.»[3]
به عبارت دیگر پلورالیسم زمینه ی فعالیت هرگونه فرقه و انحرافی را فراهم می کند. «کثرت گرایی ( پلورالیسم ) اجتماعی - فرهنگی ایجاب می کند که از یک یا ( در صورت وجود یک موضع سخت تر ) از همه ی دعاوی زیر جانبداری کنیم: فراوانی انواع روابط اجتماعی با اهمیت، تعدد خرده فرهنگ ها، هویت های چندگانه، خودهای چندگانه»[4]
محقق به نام، عبدالحسین خسروپناه در مصاحبه ای بیان داشته است: «در تمام جریان های فکری نوظهور، نسبت به دین و مذهب و خصوصا ادیان آسمانی اظهار نظر می شود. آنان مکتب را یک حقیقت بی معنا معرفی می کنند و پلورالیسم دینی را ترویج می دهند.»[5]
[1]ـ عرفانهای نو، انحرافهای کهنه، مکاتبه و اندیشه، شماره 40، ص 119
[2]ـ عبدالحسین خسروپناه، جریانشناسی ضدفرهنگها، ص 27
[3]ـ همان، صص 27- 28
[4]ـ گرگور مک لنان، پلورالیسم، مترجم جهانگیر معینی، چاپ اول، تهران، انتشارات آشیان، 1381، ص 15
[5]ـ عرفانهای نو، انحرافهای کهنه، مکاتبه و اندیشه، شماره 40، ص 119
۹۴/۰۶/۲۴