وب نوشت های یک بیش فعال فرهنگی

فرهنگ دینی و شیعی مظلوم تر از همیشه، باز هم بر بلندای افق بشریت به روشنی می درخشد.

وب نوشت های یک بیش فعال فرهنگی

فرهنگ دینی و شیعی مظلوم تر از همیشه، باز هم بر بلندای افق بشریت به روشنی می درخشد.

وب نوشت های یک بیش فعال فرهنگی
پیام های کوتاه
  • ۲ شهریور ۹۵ , ۱۰:۲۱
    سلام
  • ۱ شهریور ۹۵ , ۱۱:۵۳
    سلام
آخرین نظرات
پیوندها
سه شنبه, ۲۴ شهریور ۱۳۹۴، ۰۳:۵۳ ب.ظ

سکولاریسم

سکولاریسم یکی از مبانی انحرافات عقیدتی و فکری است

دنیاگرایی و یا سکولاریسم[1]، ایدئولوژی حاکم بر اکثر مکاتب الحادی و انحرافی است و شیطان­ پرستی نیز از این قاعده استثنا نیست.[2]

سکولاریسم در فرهنگ آکسفورد، صفت امری است که دنیایی و این جهانی و منقطع از کلیسا و دین باشد. در فرهنگ علوم سیاسی آن را به معنای جدایی سیاست از دین، نادینی­ گری، جداانگاری دین و دولت، اعتقاد به انتقال مرجعیت از نهادهای دینی به اشخاص یا سازمان­های غیردینی، آورده­ اند.[3]

سکولاریسم، پروژه­ ی بی­ اعتبار کردن وحی در دین و اعتبار ذاتی بخشیدن به خرد و تجربه انسانی است، سکولاریسم همان است که در مرحله­ ی عمل به سکولاریزاسیون[4] (دنیایی شدن) بدل می­ شود. ذکر معانی ششگانه­ ی سکولاریزاسیون برای درک بهتر ایدئولوژی سکولاریسم خالی از فایده نیست. افول دین، سازگاری با این جهان، عدم دل­مشغولی به دین، جابجایی عقاید و نهاد دینی، تقدس­ زدایی از جهان و حرکت از جامعه­ ی مقدس به جامعه­ ی دنیایی، معانی ششگانه­ ای است که شاینر آنها را در مقاله­ ی خودش جمع­ آوری کرده است.[5]

«برایان ویلسون» در تعریف سکولاریزاسیون چنین آورده است: «اگر بخواهیم سکولاریزاسیون را به اجمال تعریف کنیم، می­ توانیم بگوییم: فرایندی است که طی آن وجدان دینی، فعالیت­ های دینی و نهادهای دینی، اعتبار و اهمیت اجتماعی خود را از دست می­ دهد، و این بدان معناست که دین در عملکرد نظام اجتماعی به حاشیه رانده می­ شود و کارکرد اساسی در عملکرد جامعه با خارج شدن از زیر نفوذ و نظارت عواملی که اختصاصا به امر ماورای طبیعی عنایت دارند، عقلانی می­ شود.»[6]

«جامعه­ شناسان معاصر از سکولاریزاسیون یا سکولاریسم، برای نشان دادن مجموعه­ ای از جریانات استفاده می­ کنند که طی آن زمام امور جامعه، امکانات و منابع و افراد، از کف مقامات دینی خارج شده، و روش­ های تجربی مشربانه و غایات و اهداف این جهانی به جای شعائر و نحوه­ ی عمل­ های نمادینی نشسته است که معطوف به غایات آن جهانی یا فوق طبیعی­ اند.»[7]

نقطه­ ی آغازین سکولاریسم در جهت نفی دین و مبارزه با کلیسا شکل گرفت. بدعت­ گذاری در دین مسیح علیه السلام و انحراف آن از توحید به سوی تثلیث[8] و کجروی­ های اهل کلیسا، سرآغاز بدعت­ های بعدی شد.[9]

اصولا سکولاریسم با مبانی اسلام و جامعه­ ی اسلامی در تضاد است و لزوما در جامعه­ ی اسلامی نباید انتظار پیدایش و رشد آن را داشت[10] الا اینکه جامعه­ ی اسلامی به سوی غیر اسلام سوق پیدا کند و در این صورت است که با کم رنگ شدن اسلام، سکولاریسم مجالی برای تنفس پیدا می­ کند.

«به هر حال، اختلاف اساسی دین و سکولاریسم در این است که سکولاریسم ارزش­ های انسانی را به این جهان منحصر دانسته و بر این باور است که برای دستیابی به آن نباید به ماورا چشم دوخت؛ اما دین آن را در این جهان منحصر نمی­داند.»[11]

آنتوان لاوی نیز می­گوید: « خدای باعظمت و باشکوهی وجود ندارد و جهنمی که در آن گناه­کاران کباب می­ شوند هم وجود ندارد. این­جا و حالا روز شکنجه و سختی ماست. حالا و این­جا روز خوشی ماست. این­جا و حالا فرصت ماست. این روز، این ساعت را انتخاب کن که زندگی رهایی­ بخش نیست.»[12]

و نیز به این شعر متال می­ توان مثال زد:

«...از خاکسترها برخاسته‌ایم ، از شعله‌ها برآمده‌ایم

خون در آتش ریخته می‌شود ـ بر محراب ـ

پیوسته در وسوسه‌ها ، اینک خدایان ظلمت به صف ایستاده‌اند

در این عالم رستگاری نیست و خون تو شراب من است

اینجا جهانی است معطل

میان مرگ و حیات

اینجا جسم و شهوت

با ازل وصلت کرده‌اند .... »[13]

و شاید این کمی واضح­تر باشد:

«... نه کلیسایی در سیاست

و نه سودی در مذهب کلیسا

هیچ رنج و تحملی بی‌هزینه نیست

آنچه به آن ایمان دارم، آزادی است .... »[14]

و البته این مورد را نیز برای لیبرالیسم نیز می­ توان مثال زد.


[1]ـ Secularism

[2]ـ عبدالحسین خسروپناه، جریان­شناسی ضدفرهنگ­ها، ص 150، و نیز باقی کتب مرتبط با شیطان­پرستی.

[3] ـ شمس­الله مریجی، سکولاریسم و عوامل اجتماعی شکل­گیری آن در ایران،چاپ دوم، قم، انتشارات مؤسسه آموزشی و پژوهشی امام خمینی، 1387، ص15.

[4]ـ Secularizatlon

[5] ـ همان، ص21

[6]ـ میرچا الیاده، فرهنگ و دین، برگزیده مقالات دائرة المعارف دین، هیأت مترجمان، زیر نظر بهاء الدین خرمشاهی،چاپ اول، تهران، انتشارات طرح نو، 1374، صص 127-129

[7]ـ علی ربانی گلپایگانی، ریشه­ها و نشانه­های سکولاریسم، چاپ دوم، تهران، مؤسسه فرهنگی دانش و اندیشه معاصر، 1381، ص 22.

[8]ـ توسط پولس قدیس که در واقع یک یهودی به نام شائول بود، ر.ک: نصیر صاحب خلق، پروتستانتیزم، پیوریتانیزم و مسیحیت صهیونیستی، ص 79

[9]ـ علی ربانی گلپایگانی، ریشه­ها و نشانه­های سکولاریسم، ص 24 و 25.

[10]ـ همان، ص 26

[11]ـ شمس­الله مریجی، سکولاریسم و عوامل اجتماعی شکل­گیری آن در ایران، ص 110

[12]ـ عبدالحسین خسروپناه، جریان شناسی ضدفرهنگ­ها، ص 137

[13]ـ اریک آدامز، سلاطین فلزی، اشعار اریک آدامز ( منوار )، مترجمان فراز بهروز و سهیل عبدی، چاپ اول، تهران، انتشارات پیشتازان، 1381، ص 290

[14]ـ آندریاس رودلف کیسر، قوم محزون، گزیده­ی اشعار کاوالرا – کیسر، مترجم فرزین صیادی، ویراستار حمید خادمی، چاپ دوم، تهران، نشر مس، 1380، ص 302

موافقین ۱ مخالفین ۰ ۹۴/۰۶/۲۴
مهدی ابوفاطمه

نظرات  (۱)

هدف و آرزوی ما باید به کار انداختن زندگی باشد، نه لذت بردن از زندگی

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی