یک صد و سی و یکمین مطلب
این مطلب یک صد و سی امینه و در مورد مناسکه لطفا فقط در صورت نیاز وارد بشین.
بعدا در مورد اینکه مطالعه زیاد اینها چقدر مفسده داره مطلب میذارم و چون تو اینترنت به راحتی پیدا میشه رمز نمیذارم بهرحال با دقت و درصورت نیاز
هدیه یا قربانی:
در شیطان پرستی قدیم، قربانی کردن کودکان و دختران باکره برای رضایت شیطان امری وجیه شمرده می شده است[1]، اگر چه در شیطان پرستی جدید خصوصا در شیطان پرستی دینی و فلسفی مفهومی جدی ندارد[2] و نمایشی گاه اجرا می شود.
نماز سیاه:
نماز سیاه همانند مراسم عشای ربانی مسیحیت ولی وارونه، انجام میشود. کشیش و حاضرین، برهنه مراسم را اجرا می کنند و نام خدا و مسیح را کفرآمیز می خوانند و سرودها وارونه خوانده می شود. اعمال جنسی نیز گاه اضافه می شود.[3]
بعضی از محققین شرح و بسط بیشتری به این نماز داده اند:
«محراب، مقابل دیوار غربی قرار گرفته و پارچه ی سیاهی به روی آن کشیده می شود. بالای سر محراب – روی دیوار – ستاره ی پنج پر وارونه نصب کن. روی محراب دو شمع سیاه روی پایه، خنجر مخصوص مراسم، جمجمه انسان ( میتوان از جمجمه ساخته شده از مواد مصنوعی نیز استفاده کرد )، یک زنگ، یک آتشدان ( آتشدان باید در مرکز محراب قرار گیرد ) و یک جام ( با مایعی به رنگ قرمز پر شود، این مایع نمادی از خون قربانی است ) بگذار. برای نور بیشتر میتوان از شمع های سیاه در گوشه های اتاق استفاده کرد.
به ترتیب ذیل، زنگ را به صدا در آور: شش بار در جهت جنوب، شش بار در جهت شرق، شش بار در جهت شمال، حال خنجر را به دست بگیر به سمت پنتاگرام وارونه نشانه برو و با لحنی دعایی نیایش کن: به نام شیطان بزرگ و افتخار او، لوسیفر، من نیروهای تاریکی قدرت شیطان را به درون فرا می خوانم. با خنجر، پنتاگرام وارونه ای در هوا رسم کن و آتش را بیفروز، نیایش را ادامه بده: آتش سیاه برافروخته و درهای تاریکی بر پاشنه ی خود چرخیده اند. روح سیاه و شیطانی کاین ظاهر شده، کسی که از دور دست می آید تا خواست خود را بر فراز هستی بنا کند. بر حذر باش از گمراهی انسان که همواره همراه اوست از ابتدا تا نهایت. این منم خدای دیروز، امروز و فرداها، نگهبان زمان و ابدیت، بی مانند، غرق در دانایی، بیهمتا در توانایی، عناصر را بخوان تا مرا خدمت کنند و نیروهای طبیعت را امر کن تا تجلی آمال من شوند. به پا خیز من تو را می خوانم.
دوباره خنجر را به سمت پنتاگرام وارونه نشانه برو و ادامه بده: کاین، شیطان، من قله ها را تصرف کرده ام، قدرت تاریکی در دستان من است. اکنون من در قالب تو خواسته های شیطانی ام را تجلی می بخشم، پندار مرا با شکوه و عظمت باستانی تسخیر کن. مرا در لایه های نامریی و رمز آلودش تنها گذار.
جام را در مقابل پنتاگرام وارونه بالا ببر ( به منظور پیشکش ) و انگشت اشاره ی دست راست را درون ظرف ببر. انگشت را از ظرف خارج کرده، دور لبه ی جام بگردان ( در جهت گردش عقربه های ساعت ) و هم زمان بخوان: من از این جام مینوشم. من از این زندگی می نوشم. قدرت های نهفته در تاریکی مرا در برگیرید.
جام را یک نفس تا انتها بنوش و ادامه بده: همراه با برترین نیروهای شیطانی و عمیق ترین قدرت های تاریکی به جهان ماده باز می گردم تا شبی دیگر را تسخیر کنم.
آتش را خاموش کن. زنگ را در خلاف جهت ابتدایی به صدا در آور. شمع ها را خاموش کن.»[4]
مراسم عضو گیری:
کشیش یا همسر او، پنج بوسه ی مقدس به اعضای بدن داوطلب زده و شخص جدید در وسط پنتاگرام زانو میزند در حالی که کاملا عریان است. این اعمال در کلیسای شیطانی آمریکا، انگلیس، چین و آلمان به صورت فجیع تری انجام میشود.[5]
در عموم مراسم شیطان پرستی از مخلوط ادرار و اسپرم انسان به صورت مایع مقدس استفاده می شود.[6] کشیدن مواد مخدر مثل گراس و خوردن قرص اکستازی و ال اس دی و خودزنی[7]، خون خواری[8]، ناخن کشی[9] و خون بازی[10] در محفل های شیطانپرستان امر شایعی است.[11]
مراسم شب هالووین[12] که بین مردم ایالات متحده آمریکا و انگلستان رایج شده است نیز به شیطان پرستان منتسب شده است.[13]
مراد از شیطان پرستی گوتیک[14]، همان آثار و رویکردهای اخلاقی شیطان پرستی[15] است که در قالب های موسیقی متالیکا و بی بند و باری جنسی و قتل و تجاوز نمود پیدا کرده است.
آغاز شیطان پرستی گوتیک به دوران تفتیش عقاید مذهبی توسط کلیسا باز می گردد. مهد و مرکز این نوع شیطان پرستی، کشورهای شمال اروپا مانند نروژ است و مبلغان آن توانستند با تبلیغ این گرایش شیطان پرستی، نروژ را یکی از مهمترین کشورهای دارای آیین شیطان پرستی در دوران معاصر جلوه بدهند. آنها بر این باورند که مسیحیت بر آنها تحمیل شده، و به همین دلیل خشم خود را به مسیحیت از طریق آتش زدن کلیسا و آدمکشی ( خصوصا کشتن کشیش ها و راهبه ها ) نشان می دهند.[16]
شیطان پرستان معمولا متهم به اعمالی از قبیل خوردن نوزادان، بزکشی، قربانی کردن دختران باکره و نفرت از مسیحیان هستند. این طرز فکر در کتاب قدیمی «مالیوس مالیفیکاروم»[17] دسته بندی شده است.
بر خلاف ادعای دو گروه که بر اساس متون انجیل شیطانی بر عدم آزار کودکان و حیوانات پافشاری می کنند، در این فرقه وحشتناک ترین اعمال، تنها برای مقابله با دستورات الهی - کلیسا – انجام می شود.[18]
شیطان پرستی عمدتا توسط گروه های موسیقی «بلک متال» ترویج می شود. از جمله شخصیت های مهم این گرایش میتوان به «گیلز دی ریس» (1404 – 1440 میلادی )، قاتل معروف فرانسوی که به نقلی هشتاد تا دویست کودک را تکه تکه کرد، اشاره کرد و یا اعضای گروه موسیقی بلک متال «میهم»[19] از قبیل «اورانیموس»، «ورگ ویکرنس»، «أهلین» و «هل همر» را نام برد که هر کدام به نوعی در آتش زدن کلیسا و یا اجرای متال سیاه ( اجرای کنسرت متال همراه با صحنه های دلخراش ضرب و جرح و قتل واقعی ) به شهرت رسیده اند.[20]
[1]ـ همان، ص 140
[2]ـ همان، ص 163
[3]ـ همان، ص 146
[4]ـ محمد مهدی کافی، قبیله حیله، ص 129
[5]ـ عبدالحسین خسروپناه، جریانشناسی ضدفرهنگها، ص 147
[6]ـ حمید نگارش، کژراهه شیطانپرستی، ص 87
[7]ـ با استفاده از وسایل تیز مانند چاقو، تیغ و کاتر به ایجاد جراحت در بدن مخصوصا انگشتان میپردازند.
[8]ـ خون را به صورت مالیده و آن را میخورند.
[9]ـ در این حالت یک یا چند ناخن داوطلب را میکنند و از خون آن میخورند.
[10]ـ دو نفر مشخص میشوند، ابتدا خون بدن خود را از طریق سرنگ بیرون کشیده و پس از سرد شدن آن را به بدن طرف مقابل و یا خود شخص تزریق میکنند.
[11]ـ عبدالحسین خسروپناه، جریانشناسی ضدفرهنگها، صص 162 و 163
[12]ـ همه ساله در شب سی و یکم اکتبر، کودکان و نوجوانان، لباسهای ترسناک شیاطین و جادوگران را به تن میکنند و در طول شب مردم را میترسانند.
[13]ـ همان، ص 145
[14]ـ Gothic Satanism
[15]ـ حسین عرب، کلیسایی برای شیطان، مطالعات معنوی، شماره اول، پاییز 1390، ص 120
[16]ـ همان، ص 138
[17]ـ Malleus Maleficarum، کتابی که در دوران تفتیش عقاید توسط کلیسا در سال 1490 میلادی تألیف شد و در واقع هرگز به طور رسمی مورد استفاده قرار نگرفت. کتاب حاوی مطالب خرافی از جنگیری و جادوگری است. ترجمهی لفظی عنوان کتاب «پتک جادوگران» است. حمید فلاحتی، شیطانگرایی مدرن، چاپ اول، تهران، نشر جمهوری، 1390، ص27
[18]ـ جواد امین خندقی، شناخت و بررسی شیطانپرستی، ص 123
[19]ـ Mayhem
[20]ـ عاطفه سادات ( پریسا ) بدلا، شیطانپرستی، چاپ اول ، تهران، مولف، 1389، ص 30