شیطان پرستی لاوایی
شیطان پرستی لاوایی یکی از گروه های شیطان پرستی قوی در جهانه، بهرحال مطلب لازم المطالعه ای نیست، حالا چی میشه اگر ما در مورد شیطان پرستی ندونیم؟
بهرحال این ها رو اینجا گذاشتم برای کلاس درس، فقط سی تا مطلبه که به صورت مداوم می ذارم بعدش دیگه تموم میشه با اجازه همه تون
در بعض از تحقیق های مرتبط با شیطان پرستی، از این گروه تعبیر به شیطان پرستی فلسفی[1] شده است، در حالی که مراد از شیطان پرستی فلسفی، زاویه ی نگاه به مبانی فلسفی شیطان پرستی است و نه یک فرقه علیحده.
شیطان پرستی لاوایی شاخه ی اصلی شیطان پرستی در غرب است. این شیطان پرستان، همان فرقه ای هستند که توسط آنتوان لاوی پایه گذاری شده و به نوعی آغازگر شیطان پرستی قرن بیستم می باشند. نگاه چپ گرای این گروه به شیطان و آموزه ها و اصول فلسفی خاص آن، در تمامی کتب معرفی شیطان پرستی خودنمایی می کند. اینان برای شیطان وجود حقیقی قائل نیستند و تمامی تلاششان را برای غنی سازی و رشد روحی و فیزیکی خود منحصر کرده اند. شیطان پرستان نه از قوانین خدا اطاعت می کنند و نه از قوانین شیطان. آنان بیشتر گرایشات خودپرستانه دارند و خود را در مرکز هستی و قوانین طبیعی می بینند و بیشتر شبیه به مکاتبی چون مادی گرایی و یا خود محوری و جادومحوری هستند.[2] اعمال دینی یا اخلاقی که به اینان نسبت داده می شود و یا اجرا میکنند بیشتر به صورت داوطلبانه و به صورت وارونه به نسبت ادیان آسمانی است. آموزه های آنتوان لاوی همان طور که در بحث های آتی گفته خواهد شد، برگرفته از انحرافات ایجاد شده در مسیحیت توسط یهود[3] که همان نهضت پروتستان و پیوریتانها – که یکی از نتایجش ایجاد مسیحیت صهیونیستی است – می باشد.
دنیاباوری خاص یهود و خدا ناانگاری ایشان و همچنین اعتقاد به تحقق بهشت و جهنم در زمین به دست انسان برتر ( که همان قوم یهود هستند )[4] از مبانی این گونه شیطان پرستی است.
آنتوان لاوی میگوید: « خدای باعظمت و باشکوهی وجود ندارد و جهنمی که در آن گناهکاران کباب می شوند هم وجود ندارد. این جا و حالا روز شکنجه و سختی ماست. حالا و اینجا روز خوشی ماست. این جا و حالا فرصت ماست. این روز، این ساعت را انتخاب کن که زندگی رهایی بخش نیست.»[5]
این طایفه به لذت جسمانی بسیار اهمیت داده و بر این باور بودند که انسان باید کامل ترین لذات جسمانی و جنسی خود را در این دنیا ببرد. روح انسانهایی که در دنیا لذت جسمانی لازم را نبرده اند، بعد از مرگ به دنیا باز می گردند تا لذت خود را کامل کنند.[6]
در بعضی منابع یازده قانون به عنوان قوانین شیطانی، به شیطان پرستی لاوایی نسبت داده می شود.[7] این موارد در کتاب «کلیسای شیطان» نوشته «بلانچ بارتون»[8] ( اسقف اعظم کلیسای شیطان ) و همچنین در پایگاه اینترنتی کلیسای شیطان به آنتوان لاوی نسبت داده می شود.[9]
«قانون اول: نباید اعتقادات خود را به دیگران بگویی، مگر آن که از تو بپرسند.
قانون دوم: نباید زحمت هایی را که متحمل شده ای به دیگران بگویی، مگر آن که بخواهند بشنوند.
قانون سوم: هنگامی که دروغ دیگران را می بینی، یا به آن اهمیت نده، یا دیگر آنجا نرو.
قانون چهارم: اگر میهمانی با دروغ تو را اذیت کرد، بیرحمانه و بدون شفقت به او حمله کن.
قانون پنجم: سکس پیشرفته نداشته باش، مگر اینکه به تو اشاره ای شود.( یعنی طلب شود )
قانون ششم: کاری که به تو تعلق ندارد نگیر مگر اینکه بار مسئولیتش با شخص دیگری باشد و او فریاد بزند و کمک بخواهد.
قانون هفتم: قدرت جادو را تصدیق کن. اگر آن را درست استفاده کنی، به خواسته هایت دست خواهی یافت و اگر با وجود کامیابی در استفاده از قدرت جادو آن را انکار کنی تمام چیزهایی را که به دست آورده ای، از دست خواهی داد.
قانون هشتم: درباره ی کاری که احتیاج نداری دست تو باشد، شکایت نکن.
قانون نهم: نباید به کودکان آسیب بزنی.
قانون دهم: هیچ حیوان غیر انسانی را نکش، مگر اینکه به تو حمله کرده یا غذایت باشد.
قانون یازدهم: وقتی در سرزمینی قدم میزنی، برای کسی مزاحمت ایجاد نکن، اگر کسی برایت دردسر ایجاد کرد، به او اخطار بده، اگر به کارش پایان نداد، او را نابود کن.»[10]
در برخی منابع برای این آیین، قوانین دیگری نیز بیان شده که عبارتند از:
«اول: از افسوس و ترحم بگریزید، زیرا اینانند که نیرومند را از پای در میآورند.
دوم: همواره توانایی خود را بیازمایید، از آن بابت که دروغها موفقند.
سوم: شادی را در پیروزی بجویید، نه در صلح.
چهارم: از یک استراحت کوتاه بیشتر از یک خواب دراز مدت لذت ببرید.
پنجم: یک دروگر باش، بدین سان دانه خواهید کاشت.
ششم: هرگز به چیزی آن مقدار عشق نورزید که نتوانید شاهد مرگش باشید.
هفتم: بر روی ماسه چیزی نسازید، بلکه بر بلندای صخره و برای امروز یا دیروز نسازید، بلکه برای تمام زمان ها.
هشتم: همواره برای بیشتر تلاش کنید، پیروزی پایانی ندارد.
نهم: بمیرید به جای آن که تسلیم شوید.
دهم: یاد بگیرید روی پای خود بایستید، پس در همه حال پیروز خواهید بود.
یازدهم: خون یک جاندار بهترین است برای آبیاری دانه های یک زندگی جدید.
دوازدهم: آن کس که بر بلندای مرتفع ترین هرم ساخته شده از جمجمه ها ایستاده، می تواند دورترین نقطه را ببیند.
سیزدهم: از عشق دوری نکنید ولی با آن، آن گونه رفتار کنید که با یک شیاد رفتار می کنید، همواره منصف باشید.
چهاردهم: هر آن چیزی که عظیم است بر فراز اندوه بنا شده است.
پانزدهم: تنها به سمت جلو مبارزه نکنید، در جهت ترقی نیز بجنگید از برای آن که عظمت در آسمان ها بیارامد.
شانزدهم: مانند باد خنک نیرومندی باشید که آفرینش ها را در هم می شکند.
هفدهم: بگذارید، عشق زندگی، یک هدف باشد اما اجازه دهید بالاترین هدفتان، بزرگی و سربلندی باشد.
هیجدهم: هیچ چیز زیبا نیست به جز انسان، ولی زن، زیباترین در جهان است.
نوزدهم: دروغها و نیرنگها را از خود برانید. این دو، از برای انسان قدرتمند مانع اند.
بیستم: آن چیز که نمی کشد، قویتر میسازد.»[11]
[1]ـ Philosophical Satanism
[2]ـ عبدالحسین خسروپناه، جریانشناسی ضدفرهنگها، ص 142
[3]ـ همان، ص 142
[4]ـ نصیر صاحبخلق، پروتستانتیزم، پیوریتانیسم و مسیحیت صهیونیستی، چاپ ششم، تهران، انتشارات هلال، 1389، ص 67
[5]ـ عبدالحسین خسروپناه، جریانشناسی ضدفرهنگها، ص 137
[6]ـ همان، ص 141
[7]ـ باید توجه داشت که این موارد برای اولین بار در کتاب پتک جادوگران، نوشته شده در 1490 میلادی، به شیطانپرستان نسبت داده شده است.
[8]ـ Blanche Barton
[9]ـ جواد امین خندقی، شناخت و بررسی شیطانپرستی، چاپ ششم، مشهد، انتشارات آفتاب توس، 1389، ص 287
[10]ـ همان، ص 98
[11]ـ حمید کریمی، جهان تاریک، شناخت و نقد فرقه شیطانپرستی، چاپ ششم، قم، موسسه بوستان کتاب، 1388، ص 86