وب نوشت های یک بیش فعال فرهنگی

فرهنگ دینی و شیعی مظلوم تر از همیشه، باز هم بر بلندای افق بشریت به روشنی می درخشد.

وب نوشت های یک بیش فعال فرهنگی

فرهنگ دینی و شیعی مظلوم تر از همیشه، باز هم بر بلندای افق بشریت به روشنی می درخشد.

وب نوشت های یک بیش فعال فرهنگی
پیام های کوتاه
  • ۲ شهریور ۹۵ , ۱۰:۲۱
    سلام
  • ۱ شهریور ۹۵ , ۱۱:۵۳
    سلام
آخرین نظرات
پیوندها

۴ مطلب با کلمه‌ی کلیدی «حضرت فاطمه» ثبت شده است

شنبه, ۲۲ اسفند ۱۳۹۴، ۱۲:۴۱ ب.ظ

بضعه سید بشر

۳ نظر موافقین ۷ مخالفین ۰ ۲۲ اسفند ۹۴ ، ۱۲:۴۱
مهدی ابوفاطمه
چهارشنبه, ۵ اسفند ۱۳۹۴، ۰۵:۵۵ ب.ظ

شفاعت حضرت فاطمه زهرا(سلام الله علیها)

روایت داریم: روز قیامت که می‌شود، حضرت فاطمه زهرا علیها السلام می‌آید در صحرای محشر، پیراهن غرقه به خون آقا ابا عبد الله الحسین علیه السلام را می‌آورند، سر به آسمان می‌کنند می‌گویند: ای خدا تو حکم کن، بین ما و کسانی که به ما ظلم کردند، اذیت و آزار رساندند.

بعد اینگونه برای عزاداران فرزندشان ابا عبد الله علیه السلام دعا می‌کنند: خدایا هرکس برای حسین من گریه کرده، اشک ریخته شفاعت او را شامل حالش بکن. ما از او شفاعت بکنیم.

شفاعت حضرت زهرا سلام الله علیها پذیرفته می‌شود. خوشا بحال آنهایی که دو ماه برای ابا عبد الله علیه السلام اشک ریختند و گریه کردند. زحماتشان و مزدشان با حضرت زهرا علیها السلام است. اما داغ حضرت فاطمه زهرا با دل بچه‌ها، با دل مولا امیر المؤمنین علیه الصلاة و السلام چه کرد؟

             من به یک­باره در از قلعه خیبر کندم            داغ زهرای جوان از نفس انداخت مرا

طبق وصیت بی‌بی فاطمه زهرا علیها السلام ، حضرت نیمه‌های شب بدن آزرده زهرایش را غسل می‌داد. وقتی که می‌خواست صورت بی‌بی فاطمه زهرا علیها السلام را با کفنش بپوشاند، دید بچه‌ها و یتیم‌های زهرا علیه السلام خیره‌ خیره نگاه می‌کنند. یک وقت آقا صدا زدند، حسنین من، زینبین من، بیایید برای آخرین بار با مادر جوانتان وداع و خداحافظی بکنید. آقا امیرالمؤمنین علیه السلام می‌فرماید: خدا را شاهد می‌گیرم، حسنین آمدند خودشان را بر سینه مادر انداختند. یک وقت ناله جانسوزی از دل فاطمه زهرا علیها السلام بلند شد، بندهای کفن باز شد، حسنین را به سینه چسبانید، آنچنان این منظره دلخراش بوده، یک وقت ندایی از آسمان بلند شد «یا أَبَا الْحَسَنِ ارْفَعْهُمَا عَنْهَا»( بحار الأنوار الجامعه لدرر أخبار الأئمه الأطهار/ مجلسی/ ج‏43/179    باب 7 ما وقع علیها من الظلم و بکائها و حزنها و شکایتها فی مرضها إلى شهادتها و غسلها و دفنها و بیان العله فی إخفاء دفنها صلوات الله علیها و لعنه الله على من ظلمها .....  ص : 155) یا علی یتیمان زهرا را از روی سینه مادر بردار. ملائکه آسمان به گریه و ناله درآمدند، طاقت دیدن این صحنه را ندارند. مولا نزدیک آمدند، یتیمان زهرا علیها السلام را نوازش و محبت کردند، با مهربانی اینها را جدا کردند. عرض کنیم: علی جان، کاش می‌آمدی کربلا کنار قتلگاه. با یتیمان حسین این­ها چه کردند؟ آیا آمدند با نوازش و محبت؟ نه! آمدند با تازیانه. دختر ابا عبد الله را از بدن آغشته به خون پدر جدا کردند...

«لا حول و لا قوه الا بالله العلی العظیم.»

حجةالاسلام و المسلمین فرحزاد

 

۲۸ نظر موافقین ۱۷ مخالفین ۰ ۰۵ اسفند ۹۴ ، ۱۷:۵۵
مهدی ابوفاطمه
چهارشنبه, ۵ اسفند ۱۳۹۴، ۰۵:۵۲ ب.ظ

فاطمه(سلام الله علیها)، سند مظلومیت شیعه

عزیزان ببخشید که مدتی نبودم،‌ خیلی سرم شلوغ بود.

یک متن سخنرانی دکتر رفیعی رو براتون میذارم ان شالله استفاده ببریم.

...

عزیزان! فاطمیه، باید بیش از این‌ها تجلیل شود، زیرا سند مظلومیت شیعه است.

فاطمیه فصل تجدید غم است                      بر لب شیعه سرود ماتم است

در فاطمیه یک دنیا اندوه وجود دارد. عاشورا و شهادت امیرالؤمنین جای خود، اما مصیبت فاطمه آغاز مصیبت‌های شیعه است. اول شهیدی که در راه امامت و ولایت فدا شد در این ایام بود. نمی‌دانم فاطمه در این شب‌ها چه حالتی داشت، اما نوشته‌اند: «کَالشَّبَهِ» به قدری لاغر شده بود مثل شبهی می‌ماند در رختخواب. دیگر فاطمه بعد از پدر «نَاحِلَةَ الْجِسْمِ، مُنْهَدَّةَ الرُّکْنِ، بَاکِیَةَ الْعَیْنِ مُحْتَرِقَةَ الْقَلْب(بحارالانوار، ج43، ص 181؛ مناقب، ج3، ص 362.)» اشک چشمش خشک نشد، سوز قلبش آرام نگرفت و روز به روز لاغرتر می‌شد. اگر کسی پیش او می‌رفت می‌دید که امروزش با دیروزش به کلی فرق کرده است. بعضی از زن‌ها می‌آمدند سؤال می‌کردند: خانم! بیماری شما چیست؟ که این قدر بدنتان نحیف شده و شما را از پا درآورده است؟ می‌فرمود: بیماری من تنها بیماری جسمی نیست، من از ظلمی که به حق علی علیه السلام روا داشته شده است می‌سوزم. فقدان پدر و ظلم به علی؛( بحارالانوار، ج 43، ص 156؛ مناقب ابن شهر آشوب، ج2، ص 205 – 49.) جسمم را نحیف و مانند شَبَه ساخته است.

سنگ صبورش قبر پیغمبر بود. بلند می‌شد، آرام می‌آمد کنار قبر رسول الله و با خودش نجوا می‌کرد: یا رسول الله! «بَقِیتُ وَالِهَةً وَحِیدَةً وَ حَیْرَانَةً فَرِیدَة» بابا، به خدا بعد از تو تنها شدم. مردم از ما اعراض کرده‌اند. بابا! دیگر جواب سلام علی را هم نمی‌دهند. خانه‌ای را که شش ماه بر در آن خانه می‌آمدی و می‌گفتی: السّلام علیکم یا اهل البیت و آیۀ تطهیر را می‌خواندی، بلند شو ببین با آن چه کرده‌اند.

بنگر به جانب کاشانۀ زهرا
ماندم به میان در و دیوار زکینه
به دل خستۀ زهرا نظری کن
بعد از تو پدر رفت ز کف عزّت زهرا        

بنگر به در سوختۀ خانۀ زهرا
تا محسن من سقط شد ای ماه مدینه
بر پهلوی بشکستۀ زهرا نظری کن
جز مرگ نباشد پس از این حسرت زهرا

 

بابا، یک خواهش از تو دارم. دعا کن فاطمه پیش تو بیاید و به تو ملحق گردد؛

 «یَا إِلَهِی عَجِّلْ وَفَاتِی سَرِیعاً».( بحارالانوار، ج43، ص 177.)

حجةالاسلام و المسلمین رفیعی

 

۱ نظر موافقین ۱ مخالفین ۰ ۰۵ اسفند ۹۴ ، ۱۷:۵۲
مهدی ابوفاطمه
شنبه, ۲۴ بهمن ۱۳۹۴، ۰۸:۲۳ ب.ظ

عزیز خاندان هاشم

کوثر به ظهور گوهری آوردست                             زهرای بتول دختری آوردست
تا در غم کربلا کند مادریش                                  از بَهر حسین خواهری آوردست
پنجم جمادی الاول سال ششم هجرت بود که دیدگان امیرالمومنین علیه السّلام با ظهور دخترش نورانی شد. دختری از تبار آفتاب و از نسل خورشید، دختری که مدینه از تولدش به خود می‌بالید، مهر بانویی که لبان دختر رسول خدا صلی الله علیه و آله را به لبخندی روشن کرده بود. خواهری که حسن و حسین علیهما السلام شاد از آمدنش سر از پای نمی‌شناختند.
کودک نامی می‌طلبید و زهرا سلام الله علیها چشم بر لبان همسر دوخته بود. لیکن علی علیه السّلام فرزند ادب است و کی بر رسول خود پیشی می‌گیرد؟
وقتی نوزاد چون ماه را در آغوش رسول خدا صلی الله علیه و آله نهادند، چشمان مهربان ایشان گویی فاطمه سلام الله علیها را دید که دوباره متولد شده است. و رسول خدا نیز بر نام گذاری کودک بر خداوند پیشی نگرفت.
پس بدینگونه جبرئیل امین با پیام تبریک ولادت نوزاد، قدم به خانه‌ی وحی نهاد و نام افلاکی کودک را "زینب" نامید. زینبی که زینت پدر است و امانت دار مادر، زینبی که تنهایی بی کران حسن علیه السّلام را منزل است و هم پای کاروان دردهای حسین علیه السّلام خواهد شد.
دانه‌های اشک از چشمان مهربان پیامبر بر قنداقه‌ی زینب چکید و پیامبرصلّی الله علیه و آله وسلم در جواب نگاه پرسش گر و نگران دخترش کمی درنگ نمودند، پس فرمودند: «ای فاطمه، هر که بر زینب و مصائبش بگرید، ثواب گریه‌ی کسی را به او می‌دهند که بر برادران او حسن و حسین می‌گرید.» (الخصائص الزینبیه – صفحه ۱۵۵).
ودر گذر زمان ثابت شد که زینب سلام الله علیها  فصاحت کلام رسول خدا صلی الله علیه و آله، ابهت و شجاعت پدرش امیر مؤمنانِ جهان و حیاء و علمِ بی کرانِ مادر را به ارث برده است.
عقیله‌ی بنی هاشم امید شب‌های حیدر و چراغ آرزوی مادر شد، این عابده‌ی فاضله، مَحرم پهلوی شکسته‌ی مادر گشت و بر فَرق شکافته‌ی پدر مرهم نهاد. او بر لخته‌های خون بیرون آمده از سینه‌ی حسن علیه السّلام گریست و بر حنجره‌ی سرخ حسین بوسه زد. دست های تکه تکه‌ی عباس را بوسید و پرستار دل‌های زخم دیده‌ در خرابه‌های شام شد.
سلام بر زینب سلام الله علیها و روزی که او متولد شد.
۲۳ نظر موافقین ۱۱ مخالفین ۰ ۲۴ بهمن ۹۴ ، ۲۰:۲۳
مهدی ابوفاطمه