معارف دین، درس اول
چکیده درس:
یکی از مهمترین و اصلیترین منابع و مدارک معارف دینی احادیث هستند. احادیث به دو قسم متواتر و واحد تقسیم میگردند و خبر متواتر به سه قسم لفظی و معنوی و اجمالی منقسم میشود. خبر واحد نیز دارای اقسامی است.
در حوزه معارف دینی احتیاج به همه اقسام حدیث حتّی خبر ضعیف احساس میشود. اخبار واحد حتّی ضعیف در تولید خبر متواتر مفید است و نگاه تعلیمی به آنها در کشف حقایق به دانش پژوه کمک کرده و ردّ این اخبار حرام است.
درس اول
جایگاه احادیث
بدون تردید برای کسی که در حوزه معارف دینی به پژوهش میپردازد منابع و مدارک اصلی برای استدلال در این حوزه عبارتند از: قرآن ـ احادیث ـ عقل.
در مورد کیفیت استفاده از عقل و استدلالات عقلی و همچنین درباره قرآن کریم و روش استنباط حقایق دینی از آیات الهی بسیاری نکات از طرف علمای بزرگ شیعه بیان شده است.
امّا از آنجایی که:
اوّلاً: نقش احادیث در مباحث دینی به خصوص عقاید پررنگتر است، چرا که این حوزه، حوزهای است که بدون ارشادات رسیده از منبع وحی قابل دسترسی نیست.
ثانیاً: حجم این بخش نسبت به دو بخش دیگر (قرآن و عقل) و ادلّه موجود در آن به مراتب بیشتر است.
ثالثاً: فهم صحیح احادیث در دو بخش دیگر تأثیر به سزایی دارد .
در این درس به بررسی نکاتی در بحث احادیث و روایات میپردازیم که درک این مسائل برای فهم دقیق و درست در حوزه اعتقادات به ویژه موضوع بحث این کتاب (بررسی مقامات ائمه اهل بیت : ضروری است.
تقسیم احادیث به خبر متواتر و خبر واحد:
روایات در یک تقسیم بندی کلّی به دو دسته: متواتر و خبر واحد تقسیم میشوند. میزان و معیار این تقسیم شمار راویان حدیث میباشد. البته باید دانست که متواتر اختصاص به علم حدیث ندارد. در علم منطق نیز در بحث مواد أقیسه و در هنگام برشمردن یقینیات از متواترات به عنوان قسمی از یقینیات یاد شده است و تعریف آن با تعریف موجود در مباحث حدیثی یکسان است .
خبر متواتر : در اصطلاح حدیثی به خبری که از افراد متعدّد نقل شده باشد به گونهای که احتمال تبانی و توافق آنها بر دروغ گفتن محال باشد خبر متواتر میگویند.
بعضی از حدیث پژوهان برای عدد راویان حدیث متواتر ارقامی را ذکر کردهاند امّا قول صحیح آن است که معیار در حجیت خبر متواتر عدد خاصّی نیست بلکه هرگاه در اثر تعدّد نقل شرط تواتر (یعنی عدم توافق بر کذب) محقّق شد آن خبر، متواتر خوانده میشود.
شهید ثانی میفرماید:
«بنابر قول صحیحتر، شمار راویان در عدد خاص منحصر نیست، بلکه آنچه معتبر است، عددی است که شرط تواتر (امتناع تبانی و اتفاق بر دروغ) را محقّق سازد. گاهی میشود این شرط با ده راوی یا کمتر نیز حاصل شود، و گاه با صد نفر هم محقّق نمیشود. این مسأله بسته به میزان صدق و کذب راوی است. و بعضی با این مطلب مخالفت کردند.»
سپس به نقل اقوالی که عدد را معتبر دانستهاند پرداخته و تمام این اختلافات را گزافه گویی میدانند .
ابن سینا میگوید:
«قضایای متواتره قضایایی است که نسبت به آن نفس به آرامش و سکون کاملی میرسد به گونهای که هر گونه شکی زائل میشود. این امر ناشی از تعدّد شهادت ها و نقلهاست تا جایی که احتمال توافق یا اتفاقی بودن این اخبارات از بین میرود، مثل اعتقاد ما به وجود مکّه و یا وجود جالینوس و اقلیدس و غیر اینها و هرکس که تلاش میکند تا عدد شهادات را منحصر در شمار خاصّ نماید کار محالی انجام داده است. این آرامش و طمأنینه نفس چیزی نیست که متعلّق به عدد خاصّی باشد که با کم و زیاد شدن آن عدد تغییر کند، بلکه مجع عددی است که با آن حدّ به یقین برسد. پس یقین معیار در کفایت نقلهاست نه عدد معیّن نقلها» .
اصولیان متأخّر در توضیح این نکته فرمودهاند: آنچه ملاک ایجاد یقین در اخبار متواتر میباشد یک قاعده ریاضی است که مبتنی بر حساب احتمالات (و یا تراکم ظنون) میباشد. در اثر تعدّد نقل احتمال کذب یک خبر یا آن قدر ناچیز میشود که در نزد عقلا قابل اعتنا و تشخیص نیست و یا به طور کلّی منعدم میگردد. هرگاه این ضابطه جاری گشت در آن صورت خبر را متواتر میخوانند .
دو نتیجه مهم:
1ـ باتوجّه به مطالب بالا روشن شد همان طور که تعدّد نقل سبب حصول یقین میشود کیفیت شخص راوی از جهت علمی و عملی نیز در تحصیل یقین مؤثر خواهد بود. بنابراین لازم نیست برای یک حدیث در هر طبقه، عدد خاصّی و شمار معینی تکرار گردند بلکه ممکن است در هر طریق با توجّه به کیفیت راویان حدیث، کم یا زیاد گردد. به همین جهت در پارهای از احادیث مشاهده میشود که عدد ناقلین بر بعضی طبقات بیشتر و نقل در دایره وسیعتری صورت گرفته است.
این امر هیچ ضرری به متواتر بودن حدیث و قطعی بودن روایت نمیزند.
2ـ همان طور که میشود تواتر را در تک تک طبقات و فرد فرد راویان بررسی کرد، در روایت با اسانید متعدّد هم جاری میشود.
به عنوان مثال: اگر روایتی دارای 10 سند متفاوت بود میتوان ضابطه تواتر را نسبت به هر یک از اسناد مورد بررسی قرار داد، به این معنا که در هر سند احتمال کذب و دروغ تصوّر دارد ولی با تعدّد نقل، احتمال کذب منتفی میشود به طوری که در اثر شمار زیاد سند برای یک روایت، آن روایت را میتوان در شمار اخبار متواتر قلمداد کرد.
اقسام حدیث متواتر:
حدیث متواتر سه قسم دارد:
1ـ تواتر لفظی: آن است که حدیث با یک لفظ نقل شده باشد.
در این که آیا حدیث متواتر لفظی وجود دارد یا نه؟ اختلاف است. شهید ثانی حدیث منقول از پیامبر اکرم 6 «من کذب علیّ متعمّداً فلیتبوّء مقعده من النار» را متواتر لفظی شمرده است . مرحوم صدر در نهایة الدرایة علاوه بر این حدیث، دو حدیث «غدیر خم» و «منزلت» را در میان خاصّه متواتر لفظی دانسته است . مرحوم حرّ عاملی هم حدیث «ثقلین» را متواتر لفظی دانستهاند .
2ـ تواتر معنوی: آن است که یک مطلب به الفاظ گوناگون نقل و موجب یقین شود؛ مانند شجاعت حضرت امیرالمؤمنینT به نحوی که در جنگهای مختلف به عبارات مختلف نقل شده است.
شیخ انصاری اخباری را که امر به طرح مخالف کتاب کرده است را متواتر معنوی میداند. ایشان میفرماید: «والاخبار الواردة فی طرح الاخبار المخالفة للکتاب والسنة ولو مع عدم المعارض، متواترة جدّاً» .
سپس بعد از نقل چند روایت میفرماید: «أما أخبار العرض علی الکتاب فهی وان کانت متواترة بالمعنی...» .
3ـ تواتر اجمالی: گاهی در یک موضوع احادیث متعدّدی وجود دارد به طوری که به صدور حداقل یکی از آنها قطع حاصل شده است. در این صورت اخبار را متواتر اجمالی گویند. مرحوم آیة الله محقّق خویی روایات حجیت خبر واحد را متواتر اجمالی شمرده است .
خبر واحد:
در اصطلاح حدیثی به روایتی که به حدّ تواتر نرسیده باشد ـ خواه متعدّد نقل شده باشد و خواه یک نقل داشته باشد ـ را خبر واحد گویند. خبر واحد اگر به حدّ یقین نرسد احتیاج به جعل حجیت از طرف شارع ـ دارد. در موردشرایط حجیت خبر واحد بین اصولیان اختلاف نظر وجود دارد. شاید بتوان دو مبنا و نظر را به عنوان عمدهترین نظرات نام برد: حجّیت خبر ثقه ـ حجّیت خبر موثوق الصدور.
بنابر نظر اوّل، خبری دارای شرایط حجیت است که تمام راویان آن حدیث جزو ثقات باشند. چنانچه در خبری بعضی از راویان ثقه نباشند و یا بعضی از افراد حدیث معلوم نباشند حدیث حجّت نیست و اصطلاحاً به آن خبر، «ضعیف» میگویند.
قائلین به نظر دوم معتقدند خبری حجّت است که به صدور آن خبر وثوق و اطمینان پیدا شود آن هم اطمینان نوعی (اطمینان نوعی یعنی اطمینانی که از مقدماتی حاصل شود که در نزد عقلا آن مقدمات اطمینان آورباشد.) بنابراین مبنا ثقه بودن روات یکی از راههای تحصیل اطمینان است ولی تنها راه نیست. چه بسا با بررسی مضمون روایت و تطبیق آن مضمون با محکمات کتاب و سنّت و عقل به صحّت خبر و صدور آن روایت اطمینان پیدا میکنیم. به عبارت دیگر بنابر نظر دوم ثقه بودن صرفاً عدالت راوی به معنای حسن سلوک و صدق لسان نیست، بلکه جمیع مواردی که در اشتباه و ضبط و سایر جنبههای علمی راوی تأثیر دارد ملاک توثیق و عدم آن میباشد و در وثوق به صدور روایت نقش دارد.
باید گفت قول دوم مشهور در نزد اصولیان است و به خصوص قدمای از علمای شیعه به آن متلزم بودند.
جایگاه خبر ضعیف:
آنچه در این درس بیش از سایر مطالب اهمّیّت دارد بررسی موقعیت و ارزش اخبار ضعیف است. یکی از سؤالات و اشکالات مهمّ در مورد اخبار ضعیف این است که عدّهای مدّعی هستند که روایات ضعیف هیچ گونه ارزشی ندارند و حتّی به اندازه بال پشهای هم قیمت ندارند. در نتیجه باید کتب روایی را از وجود اخبار ضعیف پاک کرد و غربال نمود و فقط کتابهای حدیثی محدود به احادیث معتبر و صحیح باشد. به دنبال این ادّعا جماعتی به غربال و تصفیه کتب حدیثی پرداختند که آثار آن تألیف مجموعه کتابهایی حدیثی بود که فقط دارای احادیث معتبر بودند و هر روایتی که در آن راویی وجود داشت که در یکی از کتب رجالی تضعیف شده بود از مجموعه روایات حذف شد.
با کمال احترام به طرفداران این نظریه، به نظر میرسد که این ادّعا توهّمی بیش نیست که ناشی از عدم توجّه و دقّت در قواعد اصولی و حدیثی است. برای توضیح جواب به مقدمات زیر دقّت فرمایید:
مقدّمه اوّل: بحث حجّیت امارات یکی از مباحث مهمّ علم اصول است. در علم اصول زمانی که بحث از حجّیت و عدم حجّیت اجماع منقول، ظواهر کتاب: شهرت فتوائی، خبر واحد و... میشود، منظور حجّیت تام است. به عبارت دیگر اگر ثابت شد که فلان اماره بر طبق فلان ادلّه حجّت است معنای این کلام آن است که این اماره کاشف تامّ است و یا حجّیت آن تامّ است. اگر حجیت یک اماره ثابت شد آن اماره برای مکلّف منجز و معذّر خواهد بود و نمیتوان آن را کنار گذاشت و برطبق آن عمل نکرد.
امّا اگر حجّیت یک اماره ثابت نشد. معنای عدم حجّیت بیارزش بودن و عدم کشف، حتّی کشف ناقص هم نیست؛ بلکه غالب امارات که حجّیت آن ثابت نشده است بهرهای از کشف دارند ولی این کشف آنها ناقص است. چنانچه برای بیارزش بودن اماره دلیل داشتیم، آن اماره هیچ ارزشی نداشته و کاشفیت آن صفر میشود. شاید بتوان گفت مجموعه روایاتی که در عدم جواز به قیاس در دین وارد شده است به جهت اثبات این مطلب است. مؤدّای این روایات این است که قیاس هیچ ارزشی و کاشفیتی در تحصیل احکام شرعی در دین ندارد.
بنابراین امارات سه گونه هستند: اول اماراتی که حجّیت تام دارند، دوم اماراتی که هیچ ارزشی ندارند و بهرهای از کاشفیت نبردهاند، سوم اماراتی که کاشفیت ناقص دارند و جزء الحجة هسند؛ بدین معنا که اگر قرائن و شواهد دیگر در کنار این امارات قرار بگیرند به طوری که کاشفیت آن را تمام کنند حجّت تام میشود و قابل استفاده میگردد.
مقدّمة دوم:
خبری که دارای شرایط حجیت نیست دوگونه است:
1ـ خبری که به کذب و دروغ بودن آن علم داریم و یقین داریم که این روایت جعلی است.
2ـ خبری که به عدم صدور آن علم نداریم ولکن شرایط حجیت در آن تمام نیست.
از نوع اوّل به عنوان «خبر مجعول» تعبیر میشود و نوع دوم را «خبر ضعیف» میگویند. خبر ضعیف خود دارای اقسامی است که در علم درایه به آن پرداختهاند. چنانچه روایتی سند آن کامل باشد ولی در آن راوی باشد که آن راوی توثیق نشده باشد و تضعیف هم نشده باشد این خبر ضعیف است. همچنین روایتی که در آن راوی باشد که تضعیف شده باشد آن هم خبر ضعیف است. خبر مقطوع و مرفوع هم خبر ضعیف میباشد.
بنابراین خبر ضعیف دارای اقسامی است و همة این اقسام با خبر مجعول متفاوت است.
پس از روشن شدن این دو مقدّمه عرض میگوئیم: منشأ ادّعای عدم نیازبه اخبار ضعیف و نظریه تصفیه و حذف این گونه اخبار، ناشی از خلط بین خبر ضعیف با خبر مجعول است. اگر خبری جزو روایات مجعول باشد از قبیل اماراتی میشود که هیچ کاشفیتی ندارد و ارزش نخواهد داشت، ولی خبر ضعیف مانند خبر مجعول نیست تا هیچ ارزشی نداشته باشد بلکه کاشفیت ناقصی دارد.
اگر ثابت شد که فلان روایت روایتی جعلی و موضوع است به آن اعتنا نمیکنیم ولی صرفاً چون راوی این روایت توثیق نشده است و یا راوی دروغگو، کذّاب و جاعل باشد، دلیل نمیشود که روایت مجعول باشد چرا که حتّی کذّاب هم گاهی راست میگوید و بالعکس عادل هم ممکن است دروغ بگوید. در نتیجه تا ثابت نشود که در این روایت تدلیس صورت گرفته است نمیشود حکم به جعلی بودن حدیث کرد.
ممکن است سؤال شود که آیا خبر ضعیف که کشف ناقص دارد فایده و اثر شرعی و علمی دارد؟
در جواب میگوییم: بله، روایت ضعیف آثار فراونی دارد، ازجمله؛
1ـ تولید اخبار متواتر:
همان طور که گفته شد در تحقّق خبر متواتر عدد خاصّی شرط نیست بلکه بر طبق حساب احتمالات و تراکم ظنون هرگاه احتمال کذب به صفر نزدیک شد، آن خبر متواتر و حجّت است. یکی از فوائد خبر ضعیف همین است که در ایجاد خبر متواتر از آن استفاده میشود. چه بسا اگر اخبار ضعیف نباشند ایجاد تواتر غیر ممکن است و تعدّد طرق مختلف حاصل نمیشود؛ ولی با وجود خبر ضعیف و تعدّد نقلهای ولو ضعیف به متواتر بودن خبر میرسیم.
نکته مهمّ این است که خبر متواتر به جمیع اقسامش (لفظی ـ معنوی ـ اجمالی) چون علمآور است ارزش و اعتبار آن از خبر واحد بیشتر است. ما در تحصیل تواتر فقط به دنبال تواتر لفظی نیستیم. با بررسی مضمون اخبار ضعیف و دقّت در مدلولهای مطابقی، تضمنی و التزامی آن حدیث میتوانیم تواتر معنوی یا اجمالی ایجاد کنیم . و این گونه خبر از جهت اهمیت بر خبر واحد صحیح السند مقدّم است.
یکی از جهات اهمیت این است که تمام اقسام اخبار متواتر در همة معارف دینی (چه احکام شرعی و چه غیر آن) به اتفاق معتبر است و دلیلیت دارد، در حالی که در حجیت خبر واحد در غیر احکام شرعی بین اصولیان اختلاف است .
باتوجّه به این نکته عمق خطر تصفیه اخبار ضعیف روشن میشود، چرا که این امر منجر به تضییع اخبار متواتر و مندرس شدن احکام و معارف مسلّم و قطعی در مذهب میشود.
2ـ حرمت ردّ:
روایات زیادی از اهل بیت عصمت و طهارت : نقل شده است که ردّ کردن اخباری که از ایشان صادر شده است و یا احتمال صدور میدهیم حرام است چرا که شاید واقعاً این کلام از امامان اهل بیت : صادر گشته است و تکذیب و ردّ روایت تکذیب خود ائمه : است.
به عنوان نمونه به چند مورد اشاره میکنیم:
ـ عن أبی عبیدة الحذّاء قال: سمعت أبا جعفر 7 یقول: والله إنّ أحبّ أصحابی إلیّ أورعهم وأفقههم وأکتمهم لحدیثنا وإنّ أسوأهم عندی حالاً وأمقتهم إذا سمع الحدیث ینسب إلینا ویروی عنّا فلم یقبله، اشمأزّ منه وجحده وکفّر من دان به وهو لا یدری لعلّ الحدیث عن عندنا خرج وإلینا أسند، فیکون بذلک خارجاً عن ولایتنا .
ابو عبیده حذّاء میگوید: از امام باقرT شنیدم که میفرمود: به خدا قسم محبوبترین اصحاب من در نزد من باتقواترین، فقیهترین و کتمان کنندهترین حدیث ماست (منظور جلوگیری از اذاعه اسرار آل محمّدE می باشد) و بد حالترین آنها در نزد من کسی است که وقتی حدیثی که به ما نسبت داده شده است را میشنود آن را قبول نکرده و انکار میکند و نسبت به مضمون آن حدیث متنفر میشود و کسی که معتقد به آن حدیث باشد را تکفیر میکند. او نمیداند که شاید حدیث از نزد ما صادر شده باشد و مستند به ما باشد و او با این انکار از ولایت ما خارج میشود.
ـ عن أبی بصیر عن أبی جعفرT أو عن أبی عبداللهT قال: لا تکذّبوا بحدیث آتاکم أحد فانّکم لا تدرون لعلّه عن الحقّ فتکذبوا الله فوق عرشه .
ابوبصیر از امام باقرT یا امام صادقT نقل میکند که فرمودند: آنچه از حدیث را که فردی برای شما میآورد تکذیب نکنید. نمیدانید شاید از حقّ رسیده باشد و شما خدا را فوق عرش تکذیب کردهاید.
ـ عن أبی بصیر عن أحدهماT قال: لا تکذّبوا بحدیث آتاکم مرجئی ولا قدری ولا خارجی نسبه إلینا فانّکم لا تدرون لعلّه شیء من الحقّ فتکذبوا الله عزوجل فوق عرشه .
ابوبصیر از امام باقرT یا امام صادقT نقل میکند که فرمودند: حدیثی را که مرجئی یا قدری یا خارجی به ما نسبت داده است تکذیب و ردّ نکنید شاید از حقّ صادر شده باشد و با این کار خدا را فوق عرشش تکذیب مینمایید.
و سایر احادیثی که مرحوم علامه مجلسی (در ج 2، باب 26: أن حدیثهم 7 صعب مستعصب وأنّ کلامهم ذو وجوه کثیرة وفضل التدبر فی اخبارهمE والتسلیم لهم والنهی عن رد أخبارهم ومرحوم حرّ عاملی (در ج 27، باب 8: باب وجوب العمل بأحادیث النبیi والائمة : المنقولة فی الکتب المعتمدة وروایتها و... ) بیان فرمودهاند.
امّا سؤال مهم این است که با توجّه به این روایات «رد حدیثی که محتمل الصدور است حرام است» مراد از «رد» چیست؟ آیا منظور از حرمت ردّ، پذیرش و حجیت حدیث است؟ در اینصورت با نظر مشهور که برای اخبار شرایطی قرار دادهاند و خبر ضعیف را حجت نمیدانند ناسازگار خواهد بود.
در جواب میگوییم معنای حرمت ردّ، حجیت نیست. تحریم ردّ روایت محتمل الصدور به معنای التزام تامّ به مفاد خبر و وجوب عمل به مضمون آن نیست، بلکه معنای حرمت ردّ این است که روایت کنار گذاشته نشود و طرح نگردد. تا زمانی که احتمال دارد مضمون روایت از طرف امام معصوم صادر شده باشد بایستی فحص و جستجو کرد و با عرضه بر محکمات قرآن و حدیث و عقل نسبت به حجیت آن بررسی لازم را انجام داد. علاوه بر این که معنای حرمت ردّ این است که جایز نیست حکم به دروغ بودن و جعلی بودن خبر داده شود.
بنابراین مضمون این مجموعه کثیر روایات حرمت ردّ، تسلیم اجمالی به روایات و عدم جواز تکذیب و حکم به مجعول بودن آن است. چنانچه نظریه تصفیه را بپذیریم عملاً با این روایات مخالفت کرده و روایات محتمل الصدور را ردّ کردهایم.
شاید بتوان گفت این که از سوی اهل بیت : دستور به کتابت حدیث داده شده است حاکی از این است که اخبار ولو خبر از جهت سند ضعیف باشد بازهم دارای ارزش است و ردّ آن صحیح نمیباشد.
3ـ نگاه تعلیمی به حدیث فرای نگاه تعبّدی:
یکی از جنبههایی که در نگاه به احادیث مورد غفلت واقع شده است نگاه تعلیمی به روایات است. روش متعارف این است که به روایات صادر به عنوان تعبّدی نظر شود. نگاه تعبّدی یعنی به این روایات عمل میشود چون از یکی از معصومین صادر شده است و ما وظیفه داریم به کلام آنها متعبّد شویم. باتوجّه به این نگاه بایستی در مرحله اوّل صدور حدیث از امام معصوم ثابت شود.
اگر چه این نگاه، نگاهی صحیح و درست است و لازم است واقع شود، امّا تنها به این دید و نظر نباید اکتفا کرد.
نوع دیگر نگاه، نگاه تعلیمی است به این معنا که به دلائل و بیناتی که در ضمن حدیث آمده است توجّه شود و مورد بررسی قرار گیرد.
این شأن معصوم (معلّم و حکیم الهی بودن معصوم) امری است که مورد غفلت قرار گرفته است و به فراموشی سپرده میشود ـ خداوند متعال میفرماید:
( لَقَدْ مَنَّ اللّهُ عَلَی الْمُؤمِنِینَ إِذْ بَعَثَ فِیهِمْ رَسُولاً مِّنْ أَنفُسِهِمْ یَتْلُو عَلَیْهِمْ آیَاتِهِ وَیُزَکِّیهِمْ وَیُعَلِّمُهُمُ الْکِتَابَ وَالْحِکْمَةَ ) .
همچنین امیرالمؤمنینT میفرماید:
«فبعث فیهم رسله وواتر إلیهم أنبیائه لیستأدوهم میثاق فطرته ویذکروهم منسی نعمته ویحتجّوا علیهم بالتبلیغ ویثیروا لهم دفائن العقول» .
کما این که قرآن کریم در آیات مختلف به اوصافی مانند برهان، نور، بصائر و هدی برای خود اشاره فرموده است.
تمامی این موارد حاکی است که بیانات قرآن و اهل بیت علاوه بر جنبه تعبّدی، حیثیت تعلیمی هم دارند. به عبارت دیگر زمانی که پیامبرi یا امیرالمؤمنینT با دشمنان و مخالفان خود صحبت میفرمودند و عدّهای حرف آنها را قبول میکردند و ایمان میآوردند، آن چیزی که سبب قبول ایشان بود تعبّد به کلمات پیامبرi و یا حضرت امیرT نبود بلکه برهان، استدلال و حجّتی که در کلام ایشان بود معیار تشخیص واقع میشود. خود قرآن و روایات هم به تعقّل و تدبّر در براهین مختلف دستور فرمودهاند.
باتوجّه به این مقدّمه اکنون به جایگاه و ویژگی سوم اخبار ضعیف پی میبریم. اگر ما با دید تعلیمی به روایات نظر بیاندازیم و به دنبال کشف و بررسی برهان و استدلال موجود در آن باشیم ولو روایت از جهت سند ضعیف بوده و صدور آن ثابت نشده باشد، بازهم مستغنی و بینیاز از آن نیستیم. بلکه بر ما لازم است که به مضمون آن توجّه کرده و استدلال آن را مورد سنجش قرار دهیم.
به دیگر سخن در هر علمی، کلماتی که بزرگان آن علم در قرون گذشته گفتهاند و استدلالهایی که بیان کردهاند دارای اهمیت است و مورد ارزیابی قرار میگیرد، به کلام محتمل الصدور از منبع وحی هم باید توجّه شود. همانطور که در علمی مانند فلسفه آراء ارسطو و افلاطون، ابن سینا و فارابی، خواجه و ملا صدرا بررسی میگردد؛ همانطور که در علمی مانند اصول آراء قدماء اصولیان و متأخرین مانند شیخ و آخوند مورد دقّت و واکاوی قرار میگیرد و به این که این کلام با چه سندی ثابت شده است و آیا قطعاً اسناد آن به مثل ارسطو و افلاطون قطعی است یا نه، توجّهی نمیشود، چرا به همین اندازه به روایات توجّه نمیگردد.!؟
همان گونه که ارسطو، افلاطون و... و همه دانشمندان علوم مختلف کلامشان به عنوان یک عالم و یک دانشمند مورد توجّه قرار میگیرد، چرا نباید کلام منتسب به امام صادقT را به عنوان یکی از دانشمندان اسلام مورد ارزیابی قرار داد.!؟
اگر این دید را مورد توجّه قرار دهیم به اهمیت احادیث ضعیف پی میبریم. مجموعه احادیث ضعیفی که در کتب حدیثی شیعه نقل شده است و جعلی بودن آن احراز نشده است، در حقیقت مجموعه دلائل است که از افرادی نقل شدهاند که لااقل فردی از علمای جهان اسلام هستند. دور ریختن و پالایش کتابهای حدیثی از این گونه اخبار تصفیه و از بین بردن میراث عظیمی از استدلالات و براهین است که اگر صحیح باشد از منبع وحی صادر شده است و فوق برهانهای بشری است.
برای توضیح بیشتر و بیان دقیقتر اهمیت و ارزش احادیث از این جهت این نکته را تذکر میدهیم:
همان گونه که میدانید پایه و اساس برهان و استدلال حدّ وسط آن است. فی الواقع آنچه که به عنوان حجّت حقیقی در منطق از آن یاد میشود همان حد وسط قیاس است چرا که بدون حدّ وسط قیاسی شکل نمیگیرد. پیدا کردن حدّ وسط در قیاس مهمّترین قسمت در تشکیل یک قیاس و استدلال است.
علاوه بر این که تصوّر صحیح نسبت به طرفین قضایا خود به تصدیق و اذعان به نسبت بین آن دو کمک میکند. چه بسا تصوری که اگر درست و دقیق باشد راه را برای تصدیق باز میکند.
کلمات بزرگان و دانشمندان هر علم و برهان و استدلالهایی که اقامه میکنند در کشف این دو امر کمک فراوانی میکند. به عبارت سادهتر: بررسی آراء بزرگان هر علم افق های جدیدی در بحث برای انسان هم از جهت تصوّر و هم از جهت حدّ وسط و کیفیت استدلال میگشاید که بدون آن بررسیها حاصل نمیشد. اهل تحقیق و بررسی در علوم مختلف از نگاه به آراء علمای آن فنّ غافل نمیشوند و اهمیت آن را فراموش نمیکنند. این امر در زمینه علوم و معارف الهی به خصوص در بعضی ابواب آن که فوق درک بشری است (مثل قضیه معراج، رجعت، منازل محشر، عالم ذر و میثاق، سدرة المنتهی و...) به مراتب مهمّتر و خطیرتر میباشد. مراجعه و بررسی روایات ولو روایات ضعیف و توجّه به جنبه تعلیمی آن و بررسی دلائل و بینات آن به هیچ وجه مورد غفلت نباید باشد. چه بسیار که اشاره یکی از معصومین در یک روایت ضعیف برای کشف حقیقتی از ظاهر قرآن و یا اقامه دلیلی بر یکی از معضلات فکری و اعتقادی آن قدر مفید باشد که سالهای سال تفکّر بدون آن مراجعه اثر و ارزشی نداشته و به منزل مقصود نرساند.
از آنچه گفته شد روشن شد که نظر به احادیث در فهم قرآن و استدلال به ادلّه عقلی نقش به سزایی دارد که نباید از آن چشم پوشی کرد، و در حقیقت این مرحله، خود مرحلهای از درجات حجیت و کشف است.
حاصل مطلب آن که، نگاه سطحی و ابتدایی به روایات و طرح و پالایش احادیث صرفاً به جهت ضعف سند و عدم توجّه به مضامین احادیث روشی است که نمیتوان از آن به عنوان روش علمی یاد کرد، و چون در این درسنامه بر این هستیم که در مورد مقامات ائمه : بحث کنیم و بررسی مقامات ائمه : بدون نگاه به روایات در کنار قرآن و عقل ممکن نیست لذا با تکیه به این روش وارد در این مباحث خواهیم شد.
چکیده
یکی از مهمترین و اصلیترین منابع و مدارک معارف دینی احادیث هستند. احادیث به دو قسم متواتر و واحد تقسیم میگردند و خبر متواتر به سه قسم لفظی و معنوی و اجمالی منقسم میشود. خبر واحد نیز دارای اقسامی است.
در حوزه معارف دینی احتیاج به همه اقسام حدیث حتّی خبر ضعیف احساس میشود. اخبار واحد حتّی ضعیف در تولید خبر متواتر مفید است و نگاه تعلیمی به آنها در کشف حقایق به دانش پژوه کمک کرده و ردّ این اخبار حرام است.
پرسش و پژوهش:
1ـ چگونه خبر متواتر موجب قطع و یقین میشود؟ توضیح دهید.
2ـ حدیث ثقلین متواتر لفظی است یا معنوی؟ چرا؟
3ـ فرق خبر ضعیف و مجعول در چیست؟
4ـ نگاه تعلیمی به روایت یعنی چه؟ توضیح دهید.
5ـ با مراجعه به کتاب بحارالانوار و وسائل الشیعه 3 حدیث که دلالت بر حرمت رد روایات دارد (غیر از روایات مذکر در درس) بیابید.
پیوست 1:
در مکانیسم یقینآور بودن اخبار متواتر بر طبق حساب احتمالات و قواعد ریاضی مرحوم آقای صدر به طور تفصیلی پرداختهاند. مناسب است دانش پژوهان محترم به کتاب «الاُسس المنطقیة للاستقراء» یا به ترجمه آن به نام «مبانی منطقی استقراء» مراجعه بنمایند.
پیوست 2:
برای آشنایی با اصطلاح حجیت در علم اصول: معانی حجیت و کیفیت حجیت خبر واحد مراجعه شود به:
ـ مصباح الاصول، مرحوم آیة الله خویی، جلد 2
ـ الرافد، آیة الله سیستانی، جلد 1
ـ بحوث فی علم الاصول، آیة الله شهید صدر، جلد 4 و سایر کتب اصولی
پیوست 3:
بحث در حجیت و عدم حجیت خبر واحد در غیر احکام شرعی (مانند روایات اعتقادی یا روایات تفسیری) از مباحث مهم علم اصول است که علمای شیعه در ذیل بحث حجیت خبر واحد به آن پرداختهاند. برای مطالعه و تحقیق بیشتر مراجعه شود به:
ـ فرائد الاصول، مرحوم شیخ انصاری، مبحث «فی اعتبار الظن فی اصول الدین»، جلد 3، صفحه 553ـ584
ـ مصباح الاصول، مرحوم آیت الله خوئی، جلد 2، صفحه 274ـ278
ـ البیان، مرحوم آیة الله خوئی، صفحه 40ـ398
ـ نهایة الدرایة، مرحوم محقق اصفهانی، جلد 3، صفحه 399ـ438
ـ الامامة الالهیة، استاد آیة الله سند، جلد 1، صفحه 21ـ34
ـ بحوث فی قرائة النص الدینی، استاد آیة الله سند، صفحه 47ـ88
ـ مقاله استاد آیة الله سند، مجله پژوهشهای اصولی، شماره 4 و 5، صفحه 34ـ56 و شماره 6، صفحه 26ـ51.